درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
  • ل
  • تبادل لینک
  • جی پی اس موتور
  • جی پی اس مخفی خودرو

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان welcom to my funny world و آدرس amirangel.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 12
بازدید هفته : 18
بازدید ماه : 142
بازدید کل : 31185
تعداد مطالب : 30
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


100
welcom to my funny world
به دنیای پر از سرگرمی من خوش آمدید






جمعه 4 بهمن 1398برچسب:, :: 1:33 ::  نويسنده : amir angel



پنج شنبه 3 بهمن 1392برچسب:, :: 16:54 ::  نويسنده : amir angel

این بازیکنان را بشمارید ! حالا ۱۲ نفر هستند یا ۱۳ نفر ؟



  •  
  • 1
  •  



پنج شنبه 3 بهمن 1392برچسب:, :: 16:49 ::  نويسنده : amir angel

محمدرضا شجریان، یکم مهر ۱۳۱۹ در مشهد زاده شد. خواندن را از کودکی با همان لحن کودکانه آغاز کرد. از کودکی با توجه به استعداد و صدای خوبش تحت تعلیم پدر که خود قاری قرآن بود مشغول به پرورش صدای خویش شد و در سال ۱۳۳۱، برای نخستین بار، صدای تلاوت قرآن او از رادیو خراسان پخش می‌شود.

وی در سال ۱۳۳۸ به دانشسرای مقدماتی در مشهد رفت و از همان سال برای نخستین بار با یک معلم موسیقی آشنا شد.[۵]

وی پس از دریافت دیپلم دانشسرای عالی، به استخدام آموزش و پرورش در آمد و به تدریس مشغول شد و در این زمان با سنتور آشنا شد. در سال ۱۳۳۷ به رادیو خراسان رفت و در رشته آواز مشغول فعالیت شد. سپس برای اجرای برنامه‌های گلها به تهران نزد استاد داوود پیرنیا دعوت شد و در بیش از یکصد برنامه گلها و برگ سبز شرکت کرد. شجریان در سال ۱۳۴۰ ازدواج کرد که حاصل آن سه دختر و یک پسر (همایون) بود.[۵] او در سال ۱۳۴۶ به تهران رفت و با احمد عبادی آشنا شد و از سال ۱۳۴۶ در کلاس اسماعیل مهرتاش شرکت نمود. همچنین برای آموختن خوشنویسی در انجمن خوشنویسان نزد استاد ابراهیم بوذری رفت. او از سال ۱۳۴۷، خوشنویسی را نزد استاد حسن میرخانی ادامه داد. وی در سال ۱۳۴۹، درجهٔ ممتاز را در خوشنویسی به دست‌آورد.[۵]

شجریان تا سال ۱۳۵۰ با نام مستعار سیاوش بیدکانی با رادیو همکاری می‌کرد، ولی بعد از آن از نام خود استفاده کرد.[۵] در ۱۳۵۰ با فرامرز پایور آشنا شد و یادگیری سنتور و ردیف‌های آوازی را نزد وی دنبال کرد.[۵] در سال ۱۳۵۱ در برنامهٔ گلها با استاد نورعلی خان برومند آشنا شد و به آموختن شیوهٔ آوازی طاهرزاده نزد او پرداخت. از سال ۱۳۵۲ نزد عبدالله دوامی کلیه ردیف‌های موسیقی و شیوه‌های تصنیف‌خوانی را فرا گرفت. در همین سال به همراه گروهی از هنرمندان چون محمدرضا لطفی، ناصر فرهنگ‌فر، حسین علیزاده، جلال ذوالفنون و داوود گنجه‌ای، مرکز حفظ و اشاعه موسیقی را به سرپرستی استاد داریوش صفوت بنا نهاد.

وی شیوه‌های آوازی اقبال‌السلطان، تاج اصفهانی، میرزا ظلی، ادیب خوانساری، حسین قوامی و بنان را روی صفحات و نوارها به‌دقت دنبال کرد. از سال ۱۳۵۴، تدریس هنرجویان را در رشته آواز در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران آغاز کرد و در سال ۱۳۵۸ با تعطیلی این رشته کار تدریس خود را پایان داد. در سال ۱۳۵۷ به‌همراه هوشنگ ابتهاج و برخی هنرمندان دیگر از رادیو کناره‌گیری کرد.[۵] شجریان در اسفندماه سال ۱۳۵۶ شرکت دل‌آواز را بنیان‌گذاری کرد. همچنین در سال ۱۳۵۶ در مسابقه تلاوت قرآن کشوری رتبهٔ نخست را به دست‌آورد.[۵]

در ۱۳۵۷ چندین سرود میهنی اجرا کرد و همکاری خود را با سازمان‌های دولتی ادامه نداد و در خانه به تحقیق و تدوین ردیف‌های آوازی پرداخته و به آموزش شاگردان قدیمی‌اش همت گماشت. در فاصله سال‌های دههٔ شصت، شجریان همکاری گسترده‌ای را با پرویز مشکاتیان آغاز کرد که حاصل آن آلبوم‌هایی چون بیداد همایون، آستان جانان، سرّ عشق (ماهور)، نوا، دستان، گنبد مینا و جان عشاق بود. در این سال‌ها به همراه گروه عارف کنسرت‌هایی را در خارج از ایران اجرا کرد.[۵]

پس از سال ۱۳۶۸ به همراه داریوش پیرنیاکان و جمشید عندلیبی به اجرای کنسرت در آمریکا و اروپا پرداخت. این گروه در سال بعد، کنسرت‌هایی را برای جمع‌آوری کمک مردم دنیا به زلزله‌زدگان رودبار انجام داد. آلبوم‌های دل مجنون، سرو چمان، یاد ایام و آسمان عشق با همکاری گروه آوا و نیز دلشدگان با آهنگسازی حسین علیزاده در این سال‌ها منتشر شدند. در سال ۱۳۷۴، شجریان کنسرت‌هایی در شهرهای اصفهان، شیراز، ساری، کرمان و سنندج برگزار کرد و در همین سال، آلبوم چشمه نوش را با محمدرضا لطفی و مدتی بعد، در خیال را با همکاری مجید درخشانی منتشر کرد. وی در سال ۱۳۷۷، آلبوم شب، سکوت، کویر را با آهنگسازی کیهان کلهر منتشر کرد.

شجریان در سال ۱۳۷۸ جایزه پیکاسو را از طرف سازمان یونسکو دریافت کرد.[۶] از سال ۱۳۷۹ با حسین علیزاده، کیهان کلهر و پسرش همایون به اجرای کنسرت پرداخت که حاصل آن، آلبوم‌های زمستان است، بی تو به سر نمی‌شود، فریاد، ساز خاموش و سرود مهر بود. در سال ۱۳۸۲، به همراه همین گروه برای کمک به زلزله‌زدگان بم کنسرتی در تهران با نام هم‌نوا با بم اجرا کرد.

از سال ۱۳۸۶، شجریان به همکاری با گروه آوا پرداخت و کنسرت‌هایی در تهران، اصفهان، اروپا، آمریکا و کانادا اجرا کرد. در همین سال و در مراسم درگذشت مادرش، پس از ۳۰ سال، دعای ربنا را دوباره خواند.[۷] شجریان اکنون به همراه پسرش همایون شجریان به ترویج و اشاعه موسیقی اصیل و سنتی ایرانی می‌پردازد. پس از برگزاری کنسرت شجریان در ونکوور کانادا، گلوب اند میل، شجریان را افسانهٔ موسیقی شرق معرفی کرد.[محمدرضا شجریان در فرهنگسرای نیاوران سال ۲۰۰۷

جوایز

در سال ۱۳۷۸ موفق به دریافت جایزه پیکاسو و دیپلم افتخار از طرف سازمان یونسکو در پاریس شد. این جایزه هر پنج سال به هنرمندی که برای شناساندن فرهنگ و هنر کشورش می‌کوشد اهدا می‌شود. پیش از وی، این جایزه را نصرت فاتح‌علی‌خان خواننده قوالی از پاکستان دریافت کرده بود. استاد در سال ۲۰۰۶ نشان موتزارت را از سازمان یونسکودریافت کردند. استاد شجریان ۲ سال به خاطر آلبوم‌های فریاد و بی تو به سر نمی‌شود، نامزد جایزه گرمی شد. جایزه گرمی معتبرترین جایزه موسیقی در آمریکا می‌باشد. او تنها خواننده ایران است که نامزد جایزه گرمی شده‌است. هرساله ۵ کاست از بخش موسیقی کلاسیک برای نامزدی این جایزه معرفی می‌گردند.

خوشنویسی

محمدرضا شجریان علاوه بر استعدادش در آوازخوانی، علاقه زیادی به خوشنویسی ایرانی دارد. او از سال ۱۳۴۴ به فراگیری نستعلیق نزد استادان ابراهیم بوذری، و حسین میرخانی پرداخت. او در حال حاضر دارای درجه ممتاز در خط نستعلیق می‌باشد.

سازهای ابداعی


شجریان مبدع چند ساز جدید در موسیقی ایرانی است. وی در اردیبهشت ۱۳۹۰ در نمایشگاه در تهران این سازها را رسماً به نمایش عمومی در آورد[۱۶]. سازهای ابداعی او عبارتند از:



پنج شنبه 3 بهمن 1392برچسب:, :: 16:0 ::  نويسنده : amir angel

 

آرمین زارعی ملقب به 2afm متولد 5 اردیبهشت 1365 در تهران در خانواده ای بسیار پولدارمتولد شد و هم اکنون در منطقه امید(تهران پارس) ساکن است.

از 5 سال پیش شروع به کار کرده و به گفته خودش با آهنگ (رقص جامائیکایی) شروع به کار حرفه ای کرده است.

رنگ موردعلاقه ی او قهوه ای سوخته و سبز ارتشی است و فعلا مجرد می باشد و گفته فعلا قصد ازدواج ندارد.

بعد از پایان تحصیلات متوسطه در دبیرستان شهید باهنر تهران ترک تحصیل کرده و به خوانندگی رپ روی آورد و او هم اکنون دیپلمه است.

او ابتدا در گروهی با نامهای علی-فرهاد و مهرداد عضو شد و لقبش رو هم از روی همین انتخاب کرده است یعنی آرمین(a)-علی(a)-فرهاد(f)-مهرداد(m) که میشود 2afm.

او بعد از آشنایی با تتلو و رضایا و باحمایتهای این دو نفر و با خواندن آهنگهای زیبایی چون قاب شیشه ای و روزگار من معروف شد.

 

در سال 2006 نیز در کنسرت بزرگ دبی که بسیاری از رپرهای مطرح ایران چون تهی و یاس درآن نیز بودند حضور پیدا کرد و بسیار مطرح شد.او با همکاری برادران بوشهری کلیپهای فوق العاده که در سطح کلیپهای غربی هستند بیرون داد. آهنگساز او نیز محسن صادقی است.

آرمین به تام هنکس و براد پیت خیلی علاقه داره و از کار حسین استیری هم بدش نمیاد. تو غذا ها هم از

 

فسنجان و سالاد ماکارونی خوشش میاد. آرمین از ابتدا با یه جمله معروف کارش رو شروع کرد که میگه:(ما به اعتماد به نفس نیاز نداریم. به اعتماد به خدا نیاز داریم که یک ذره اش دنیا رو تکون (میده) چشمک

 معروفیت آرمین به خاطر ۴گانه‌ای است که او اولین ترکش را در اردیبهشت ۸۹ به نام «مبارک باشه» در فضای مجازی پخش کرد. بعد از مدتی آهنگی به نام «چیزی شده» را در فضای مجازی پخش کرد که از لحاظ آهنگسازی و شعر کاملاً شبیه به آهنگ اول بود. پس از مدتی آهنگ «قلبم» بدون اجازه خواننده و توسط آهنگساز این آهنگ پخش شد که باعث شد آرمین این آهنگ را با کیفیت بالاتر در سایتهای معتبر قرار دهد. چهامین ترک از این چهارگانه آهنگی بود به نام «خوش به حالت» که به گفته خود خواننده آخرین ترک از این چهاگارنه خواهد بود. بعد از آن تک‌آهنگی به نام «مثل تو جایی ندیدم» منتشر کرد که از لحاظ فضا متفاوت با ترانه‌های قبلی بود و به هیچ وجه هم موفقیت ترانه های قبلی را کسب نکرد.

http://dasnevis.com/i/attachments/1/1388388757313804_orig.jpghttp://media.takserver.in/Saman1/Images/9.89/Armin%202afm%20full.jpghttp://nic.host56.com/up/2c4c0b386693.jpghttps://d1f6f41kywpi5p.cloudfront.net/static/mp3/armin-2afm-nemishe-hargez/0b058745.jpg



پنج شنبه 3 بهمن 1392برچسب:, :: 15:43 ::  نويسنده : amir angel

آذرخشآذرخش

آذرخش گونه‌ای برون‌داد الکتریکی است که در اثر الکتریسیته ایستا میان دو ابر و یا ابر و زمین ایجاد می‌شود.



پنج شنبه 3 بهمن 1392برچسب:, :: 15:31 ::  نويسنده : amir angel



چهار شنبه 2 بهمن 1392برچسب:, :: 15:49 ::  نويسنده : amir angel



چهار شنبه 2 بهمن 1392برچسب:, :: 15:38 ::  نويسنده : amir angel

من لواشک دوست دارم ،از شیرینی‌ خامه‌ای بدم میاد،دلو می‌زنه ! ولی‌ بعضی‌ وقتا یدونه با چایی می‌خورم ولی‌ شیرینی‌ دانمارکی دوست دارم و عاشقه آبمیوه طبیعی هستم در ضمن چایی هم زیاد می‌خورم ! همهٔ شعر و آهنگا رو خودم میسازم تنظیم کننده‌ها : نادر
کوهستانی ،امیر دیوا،پویا دایناتونیک هستن معمولا ولی‌ هرکی‌ کارش خوب باشه باهاش کار می‌کنم اسمش مهم نیست ! هرچیو دوست دارم تتو می‌کنم و عکس مادرم رو دستمه ! قد :۱۷۵، وزن ۷۵ کیلو ! خدا رو دارم !پدرم فوت کرده :( ۲ تا خواهر دارم یه خواهر زاده ! عاشق استخرم البته رو باز و آفتاب ،از استخر سر بسته بدم میاد !از ۲۴ ساعت ولم کنی‌ ۲۳ سأعتشو می‌خونم ،عاشقه خوندنم ! از فل فل دلمه و کلم پلو بدم میاد ! تو کبابا کوبیده رو ترجیح می‌دم ! قورمه سبزی ،قیمه، کتلت،کله پاچه ،دنت بیسکویتی دوست دارم اوقات فراقتم رو با پاستیل ، بادوم زمینی‌ ، تخمه آفتاب گردون پر می‌کنم ! تخته و فوتبال پلی استیشن و گٔل کوچیک شرطی می‌‌زنم ! عاشقه سریال م : لاست ، فرار از زندان ، برکینگ بد ، وی‌ ، ۲۴ ،اسپارتکوس ،... از چیزای تند بدم میاد چیزای شور دوست دارم ! رفیق بازم ! لج باز ، یه دنده ، مهربون ،احساساتی ،بد دهن ،اهل ریسک نیستم ولی‌ دنبال لقمهٔ بزرگتر از دهنمم که همیشه ناا خواسته همراه با ریسکه ! دوستی‌ و به دعوا ترجیح می‌دم ولی‌ پاش بیفته وحشی میشم ! شهریوریم ! ترکم ولی‌ متولد تهران و دختر رشتیو همینجوری خوندم چون دوست رشتی زیاد دارم ! پرسپولیسیم ولی‌ مخلص استقلالیای خانواده هم هستم! مجردم ولی‌ پاش بیفته ازدواج می‌کنم :) دوست دارم پسرم شبیه عکس زیر بشه ! غیرتی ، غد ، تو مسائل مالی‌ بی‌خیال، یکیو دوست داشته باشم زندگیمو براش می‌دم و شماها رو دوست دارم ،عاشقتونم ♥ بیا اینم مال امیر راستی یادت نره تشکر کنی S2......

 

آپلود عکس رایگان و دائمی


" ﺍﻣﯿﺮﺣﺴﯿﻦ ﻣﻘﺼﻮﺩﻟﻮ " ﻣﻠﻘﺐ ﺑﻪ " ﺍﻣﯿﺮ ﺗﺘﻠﻮ " ﺩﺭ ۳۰ ﺷﻬﺮﯾﻮﺭِ ۱۳۶۲ ﺩﺭ ﻣﺠﯿﺪﯾﻪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺁﻣﺪ . ﺩﻭﺭﺍﻥِ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻭ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﯽ ﺑﺮﺧﻼﻑ ﺣﺎﻝِ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺧﺠﺎﻟﺘﯽ ﻭ ﺳﺎﮐﺖ ﺑﻮﺩ . ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﮐﺎﺭِ ﭘﺪﺭﺵ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﯿﺮ ﺩﻭﺭﺍﻥِ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﺷﺖ ﺳﭙﺮﯼ ﮐﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﺑﻪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﻣﻘﻄﻊِ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﯼ ﺷﻬﺪﺍﯼ ﭘﺎﺳﺪﺍﺭﺍﻥ ﮔﺬﺭﺍﻧﺪ . ﺷﺮﺍﯾﻂِ ﻣﺎﻟﯽِ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﯼ ﻭﯼ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﯿﺮ ﺍﺯ ﺳﻨﯿﻦِ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﯽ ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻫﻢ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺷﻮﺩ . ﺍﻭ ﺍﺯ ﺳﻦِ ۱۴ ﺗﺎ ۱۶ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺩﺭ ﯾﮏ ﮐﺎﺭﮔﺎﻩِ ﻧﺠﺎﺭﯼ ﺷﺎﮔﺮﺩﯼ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺳﻦ ۱۶ ﺗﺎ ۱۸ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻫﻢ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺳﻮﭘﺮ ﻣﺎﺭﮐﺖ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ . ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﺎﯾﺎﻥِ ﺩﻭﺭﻩ ﯼ ﺩﺑﯿﺮﺳﺘﺎﻥ ﺍﻣﯿﺮ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻋﺸﻖ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽﺍﺵ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﺭﻓﺖ . ﺷﺮﻭﻉِ ﮐﺎﺭ ﺍﻭ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺑﺎ ﺷﺮﻭﻉِ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻨﺮﻣﻨﺪﺍﻥ ﻗﺪﯾﻤﯽِ ﺯﯾﺮﺯﻣﯿﻨﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺭﺿﺎ ﭘﯿﺸﺮﻭ ، ﺣﺴﯿﻦ ﺗﻬﯽ ، ﺣﺴﯿﻦ ﺍﺑﻠﯿﺲ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺗﻦِ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻤﮑﺎﺭﯼ ﻫﺎﯾﯽ ﺩﺍﺷﺖ . ﺍﻣﯿﺮ ﺑﺎ ﺁﻫﻨﮓ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﻗﺒﯿﻞِ " ﺑﺮﻭ ﺍﺯ ﭘﯿﺶِ ﻣﻦ ، ﮔﺮﺑﻪ ﺻﻔﺖ ﻭ ۱۰۰۱ ﺷﺐ " ﻃﺮﻓﺪﺍﺭﺍﻥِ ﺍﯾﻦ ﺳﺒﮏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﺠﺬﻭﺏ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﮐﻪ ﺳﺒﮑﺶ ﺭﺍ ﮐﻤﯽ ﻋﺎﻣﯿﺎﻧﻪ ﺗﺮ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻠﻔﯿﻖِ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽِ ۶ /۸ ﻭ ﭘﺎﭖ ، ﻣﺨﺎﻃﺒﺎﻥِ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺨﺎﻃﺐِ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽِ ﻟﻮﺱ ﺁﻧﺠﻠﺴﯽ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺳﻤﺖِ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﻭﻃﻨﯽ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ ، ﮐﻪ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻫﻨﮓﻫﺎﯼ " ﻭﺍﯼ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﯿﻪ ﻭ ﯾﮑﯽ ﺑﻬﺶ ﺯﻧﮓ ﺑﺰﻧﻪ " ﺑﻪ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖﻫﺎﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺭﺳﯿﺪ ؛ ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺩﻭﺑﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻭ ﻫﻤﮑﺎﺭﯼﻫﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺷﺪ . ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﺍﻣﯿﺮ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﻭ ﻣﻮﺭﺩِ ﺗﻮﺑﯿﺦِ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﮐﻪ ﻗﺪﻡ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻣﺤﺘﺎﻃﺎﻧﻪ ﺗﺮ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﻪ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦِ ﮐﺸﻮﺭﺵ ﺑﺮﺩﺍﺭﺩ . ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺍﺯ ﻭ ﻧﺸﯿﺐﻫﺎ ﺑﺎﻋﺚِ ﺗﺤﻮﻻﺕِ ﻣﺜﺒﺘﯽ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽِ ﺍﻣﯿﺮ ﺷﺪ . ﺍﻭ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻣﺨﺎﻃﺐﻫﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖِ ﺁﻫﻨﮓﻫﺎﯼ ﻗﺒﻠﯿﺶ ﮐﺴﺐ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺑﺎ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲِ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺑﻪ ﺳﺒﮑﺶ ﮐﻪ ﺗﻠﻔﯿﻘﯽ ﺍﺯ ﭘﺎﭖ ، R&B ﻭ ﺭﭖ ﻫﺴﺘﺶ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﺩ ﮐﻪ ﻭﯼ ﺑﻌﺪﻫﺎ ﺍﯾﻦ ﺳﺒﮏ ﺭﺍ " ﺗﺘﻠﯿﺘﯽ " ﻧﺎﻣﯿﺪ . ﺁﻫﻨﮓ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﻗﺒﯿﻞِ " ﺣﺲِّ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ، ﻣﻐﺰِ ﺩﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺍﻟﻮ۲ " ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﺒﮏ ﻫﺴﺘﻨﺪ .

 


http://fun.4downloads.ir/wp-content/uploads/2012/05/1284627773_bachegi-amir-tataloo.jpgخواهران وخواهر زاده عمو تتل
http://up.tataloo.tk/up/tataliitii/2.jpgاین عکسو خودم editکردم این واقعیشه
http://axgig.com/images/33844560222582482476.jpeghttp://upload7.ir/images/28769488534470821538.jpghttp://soali.ir/wp-content/uploads/2013/08/amir-tatalo-10.jpg



چهار شنبه 2 بهمن 1392برچسب:, :: 15:10 ::  نويسنده : amir angel

مقدمه

اين سخن بسيار گفته شده است كه براي پي بردن به ساختمان پر كاهي با عمق و دقت، بايد جهان را به درستي شناخت؛ امّا آن كس كه بتواند با چنين عمق و دقتي به ساختمان پر كاهي پي برد، در هيچ يك از امور جهان نكته تاريكي نخواهد يافت.من شرح حال انیشتن  براي آن كساني كه مي خواهند چيزي از جهان پر تناقض قرن بيستم درك كنند  بيان مي کنم و اينك شرح حال زندگي او از كودكي تا پايان عمر: آلبرت انيشتين در چهاردهم مارس 1879 در شهر اولم كه شهر متوسطي از ناحيه و ورتمبرگ آلمان بود متولّد شد. امّا شهر مزبور در زندگي او اهميتي نداشته است. زيرا يك سال بعد از تولّد او خانواده وي از اولم عازم مونيخ گرديدند.

                      

پدر آلبرت، هرمان انيشتين كارخانه كوچكي براي توليد محصولات الكترو شيميايي داشت و با كمك برادرش كه مدير فني كارخانه بود از آن بهره برداري مي كرد. گر چه در كار معاملات بصيرت كاملي نداشت. پدر آلبرت از لحاظ عقايد سياسي نيز مانند بسياري از مردم آلمان گرچه با حكومت پروسي ها مخالفت داشت امّا امپراطوري جديد آلمان را ستايش مي كرد و صدر اعظم آن «بيسمارك» و ژنرال «مولتكه» و امپراطور پير يعني «ويلهم اول» را گرامي مي داشت. مادر انيشتين كه قبل از ازدواج پائولين كوخ نام داشت، بيش از پدر زندگي را جدي مي گرفت و زني بود اهل هنر و صاحب احساساتي كه خاصّ هنرمندان است و بزرگترين عامل خوشي او در زندگي و وسيله تسلاي وي از علم روزگار، موسيقي بود.

 

آلبرت كوچولو به هيچ وجه كودك اعجوبه اي نبود و حتّي مدّت زيادي طول كشيد تا سخن گفتن آموخت به طوري كه پدر و مادرش وحشت زده شدند كه مبادا فرزندشان ناقص و غير عادي باشد؛ امّا بالاخره شروع به حرف زدن كرد؛ ولي غالباً ساكت و خاموش بود و هرگز بازيهاي عادي را كه مابين كودكان انجام مي گرفت و موجب سرگرمي كودك و محبّت في ما بين مي شود را دوست نداشت.

 

آلبرت مرتباً و هر سال از پس سال ديگر طبق تعاليم كاتوليك تحصيل كرد و از آن لذّت فراوان برد و حتّي در مواردي از دروس كه به شرعيات و قوانين مذهبي كاتوليك بستگي داشت چنان قوي شد كه مي توانست در هر مورد كه همشاگردانش قادر نبودند به سؤالهاي معلّم جواب دهند، او به آنها كمك مي كرد.

 

انيشتين جوان در ده سالگي مدرسه ابتدايي را ترك كرد و در شهر مونيخ به مدرسه متوسطه «لوئيت پول» وارد شد. در مدرسه متوسطه اگر مرتكب خطايي مي شدند راه و رسم تنبيه ايشان آن بود كه مي بايست بعد از اتمام درس، تحت نظر يكي از معلّمان، در كلاس توقيف شوند و با در نظر گرفتن وضع نابهنجار و نفرت انگيز كلاسهاي درس، اين اضافه ماندن شكنجه اي واقعي محسوب مي شد.

 

 

ذوق هنري

ذوق هنري انيشتين چنان بود كه وقتي پنج ساله بود، روزي  پدرش قطب نمايي جيبي را به وي نشان داد  خاصّيت اسرار آميز عقربه مغناطيسي در كوك تأثير عميقي گذاشت. با وجود آنكه هيچ عامل مرئي در حركت عقربه تأثيري نداشت، كودك چنين نتيجه گرفت: در فضاي خالي بايد عاملي وجود داشته باشد كه اجسام را جذب كند.

 

وقتي كه انيشتين پانزده ساله بود، حادثه اي اتفاق افتاد كه جريان زندگي او را به راه جديدي منحرف ساخت: هرمان پدر او در كار تجارت خويش با مشكلاتي مواجه شد و در پي آن صلاح را در آن ديدند كه كارخانه خود را در مونيخ بفروشند و جاي ديگري را براي كسب و كار خود ترتيب دهند. از آن جا كه وي خوش بين و علاقمند به كسب لذّتها بود، تصميم گرفت كه به كشوري مهاجرت كند كه زندگي در آن با سعادت بيشتري همراه باشد و به اين منظور ايتاليا را انتخاب كرد و در شهر ميلان مؤسسه مشابهي را ايجاد كرد. هنگامي كه وارد شهر ميلان شدند آلبرت به پدر خود گفت كه قصد دارد تابعيت كشور آلمان را ترك گويد. آقاي هرمان به وي تذكر داد كه اين كار زشت و نابهنجار است.

                               

 

دوران دانشجويي

در اين دوران، مشهورترين مؤسسه فني در اروپا مركزي به استثناي آلمان، مدرسه دارالفنون سوئيس در شهر زوريخ بوده است. آلبرت در امتحان داوطلبان شركت كرد ولي به خاطر اينكه در علوم طبيعي اطلاّعات وسيعي نداشت در امتحان پذيرفته نشد. با اين حال مدير دارالفنون زوريخ تحت تأثير اطلاّعات وسيع او در رياضيات واقع شد و از او درخواست كرد كه ديپلم متوسطه اي را كه براي ورود به دارالفنون لازم است در يك مدرسه سوئيسي به دست آورد و او را به مدرسه ممتاز شهر كوچك «آرائو» كه با روش جديدي اداره مي شد معرفي كرد. بعد از يك سال اقامت در مدرسه مذبور ديپلم لازم را به دست آورد و در نتيجه بدون امتحان در دارالفنون زوريخ پذيرفته شد. با اين كه درسهاي فيزيك دارالفنون آميخته با هيچ گونه عمق فكري نبود باز هم حضور در آنها آلبرت را تحريك كرد كه كتب جستجو كنندگان بزرگ اين را مورد مطالعه قرار دهد. او، آثار استادان كلاسيك فيزيك نظري از قبيل: بولترمان، ماكسول و هوتز را با حرص عجيبي مطالعه كرد. شب و روز اوقات او با مطالعه اين كتابها مي گذشت و ضمن مطالعه آنها با هنر استادانه اي آشنا شد كه چگونه بنيان رياضي مستحكمي ساخت. او درست در خاتمه قرن 19 تحصيلات خود را پايان داد و با مسأله مهم داشتن شغل مواجه شد. از آنجا كه نتوانست مقام تدريسي در مدرسه پولي تكنيك به دست آورد، تنها يک راه باقي ماند و آن اين بود كه چنين شغل و مقامي را در مدرسه متوسطه اي جستجو كند.   

 

اكنون سال 1910 شروع شده و آلبرت بيست و يك سال داشت و تبعيت سوئيس را به دست آورده بود. او در اين هنگام داوطلب شغل معلّمي خصوصي گرديد و پذيرفته شد. انيشتين از كار خود راضي و حتّي خوشبخت بود كه مي تواند به پرورش جوانان بپردازد امّا به زودي متوجّه شد كه معلمّان ديگر نيكي را که او مي كارد ضايع و فاسد مي كنند و اين شغل را ترك كرد. بعد از اين دوران تاريك، ناگهان نوري درخشيد و بعد از مدّتي در دفتر ثبت اختراعات مشغول به كار شد و به شهر «برن» انتقال يافت. كمي بعد از انتقال به شهر برن انيشتين با ميلواماريچ همشاگردي قديم خود در مدرسه پولي تكنيك ازدواج كرد و حاصل آن دو پسر پي در پي بود كه اسم پسر بزرگتر را آلبرت گذاشتند. كار انيشتين در دفتر اختراعات خالي از لطف نبود و حتّي بسيار جالب مي نمود وظيفه وي آن بود كه اختراعات را كه به دفتر مذبور  مي آوردند مورد آزمايش  اوّليه قرار مي داد. شايد تمرين در همين كار موجب شده بود كه وي با قدرت خارق العاده و بي مانند بتواند همواره نتايج اصلي و اساسي هر فرض و نظريه جديدي را با سرعت درك و استخراج كند. چون انيشتين به خصوص به قوانين كلي فيزيك علاقه داشت و به حقيقت در صدد بود كه با كمك محدودي ميدان وسيع تجارت را به وجهي منطقي استنتاج كند.

 

در اواخر سال 1910 كرسي فيزيك نظري در دانشگاه آلماني پراگ خالي شد. انتصاب استادان اين قبيل دانشگاهها طبق پيشنهاد دانشكده به وسيله امپراتور اتريش انجام مي گرفت كه معمولاً حقّ انتخاب خويش را به وزير فرهنگ وا مي گذاشت. تصميم قطعي براي انتخاب داوطلب، قبل از همه، بر عهده فيزيكداني به نام «آنتون لامپا» بود و او براي انتخاب استاد، دو نفر را مدّ نظر داشت كه يكي از آنها «كوستاويائومان» و ديگري «انيشتين» بود. «يائومان» آن را نپذيرفت و پس از كش و قوسهاي فراوان انيشتين، اين مقام را پذيرفت. او صاحب دو ويژگي بود كه موجب گرديد وي استاد زبردستي گردد. اوّلين آنها اين بود كه علاقه فراواني داشت تا براي عدّه بيشتري از همنوعان خود و به خصوص كساني كه در حول و حوش او مي زيسته اند مفيد باشد. ويژگي دوّم او ذوق هنريش بود كه انيشتين را وا مي داشت كه نه فقط افكار عمومي خود را به نحوي روشن و منطقي مرتّب سازد بلكه روش تنظيم آنها به نحوي باشد كه چه خود او و چه مستمعان از نظر جهان شناسي نيز لذّت مي برند.

هدف انيشتين اين بود كه فضاي مطلق را از فيزيك بر اندازد. تئوري نسبي سال 1905 كه در آن انيشتين فقط به حركت مستقيم خط متشابه پرداخته بود موجب شد که انيشتين با كمك از «اصل تعادل» پديده هاي جديدي را در مبحث نور پيش بيني كند كه قابل مشاهده بوده اند و مي توانست صحت نظريه جديد او را از لحاظ تجربي تأييد كرد.

 

                                 

عزيمت از پراگ

در مدّتي كه انيشتين در پراگ تدريس مي كرد، نه فقط نظريه جديد خود را بنا نهاد بلكه با شدّت بيشتري نظريه خود را درباره كوآنتوم نو، كه در شهر برن شروع كرده بود، توسعه داد. با همه اين تفاصيل، انيشتين به دانشگاه پراگ اطّلاع داد كه در خاتمه دوره تابستاني سال 1912 خدمت اين دانشگاه را ترك خواهد كرد. عزيمت ناگهاني انيشتين از شهر پراگ موجب  سر و صداي بسيار در اين شهر شد. در سر مقاله بزرگترين روزنامه آلماني شهر پراگ نوشته شد: « نبوغ و شهرت فوق العاده انيشيتن باعث شد كه همكارانش او را مورد شكنجه و آزار قرار دهند و به ناچار شهر پراگ را ترك كرد.»

 انيشتين عازم شهر زوريج گرديد و در پايان سال 1912 با سمت استادي مدرسه پوليتكنيك زوريج مشغول به كار ش.د شهرت انيشتين به تدريج تا آنجا رسيده بود كه بسياري از مؤسسات و سازمانهاي علمي جهان، علاقه داشتند كه وي به عنوان عضو وابسته با مؤسسه ايشان در ارتباط باشدد. سالها بود كه مقامات رسمي آلمان كوشش مي كردند كه شهر برلن نه فقط مركز قدرت سياسي و اقتصادي باشد، بلكه در عين حال كانون فعاليت هنري و علمي نيز محسوب گردد. به همين جهت از انيشتين دعوت به عمل آوردند. مدّت كمي بعد از ورود انيشتين به برلن، انيشتين از همسر خويش هيلوا كه از جنبه هاي مختلف با او عدم توافق داشت جدا گرديد و زندگي را با تجرد گذراند. هنگامي كه به عضويت آكادمي پادشاهي انتخاب شد، سي و چهار سال سن داشت و نسبت به همكاران خود كه از او مسن تر بودند بيش از حد جوان مي نمود. در عين حال همه، انيشتين را در وهله اوّل مردي مؤدب و دوست داشتني مي دانستند.

 

فعاليت اصلي انيشتين در برلن اين بود كه با همكاران خويش و يا دانشجويان رشته فيزيك درباره كارهاي علمي، مصاحبه و مذاكره كند و آنها را در تهيه برنامه جستجوي علمي راهنمايي كند. هنوز يك سال از اقامت انيشتين در برلن نگذشته بود كه در ماه اوت 1914 جنگ جهاني شروع شد. در مدّت جنگ جهاني اوّل، روزنامه هاي برلن همه روزه از وقايع جنگ و شروع فتوحات ارتش آلمان مي نوشتند. در عين حال انيشتين در منزل خود با دختر عمه خويش الزا آشنايي پيدا كرد. الزا زني مهربان و خونگرم بود و همچنين او از شوهر مرحوم سابق خود دو دختر داشت، با اين حال انيشتين با او ازدواج كرد. جنگ بين المللي و شرايط معرفت النفسي كه در نتيجه آن بر دنياي علم سايه افکند، مانع از آن نشد كه انيشتين با حرارت فوق العاده به توسعه و تكميل نظريه ثقل خويش نپردازد. وي با پيمودن راه تفكري كه در پراگ و زوريخ پيش گرفته بود توانست در سال 1916 نظريه اي براي ثقل بپردازد و جاذبه عمومي بنا نهد كه مستقل از نظريه هاي گذشته و از نظر منطقي داراي وحدت كامل بود.

 

اهميت نظريه جديد به زودي مورد تأييد و توجه دانشمنداني واقع گرديد كه داراي قدرت خلاق علمي بودند. تأييد تجربي نظريه انيشتين توجه عموم مردم را به شدّت جلب كرده بود. از اين پس ديگر انيشتين مردي نبود كه فقط مورد توجه دانشمندان باشد و بس. به زودي وي نيز همچون زمامداران مشهور ممالك، بازيگران بزرگ سينما و تئاتر شهرت عام به دست آورد.

 

                             

مسافرتهاي انيشتين

تبليغات مخالف و حملاتي كه عليه انيشتين مي شد موجب گرديد كه در تمام ممالك جهان و در همه طبقات اجتماعي توجه عموم مردم به سوي تئوريهاي او جلب شود. مفاهيمي كه براي توده هاي مردم هيچ گونه اهميتي نداشته است و عامه ايشان تقريباً چيزي از آن درك نمي كردند، موضوع مباحث سياسي گرديد. انيشتين در اين زمان، سفرهاي خود را آغاز كرد. ابتدا به هلند، بعد به كشورهاي چك و اسلواكي، اسپانيا، فرانسه، روسيه، اتريش، انگليس، آمريكا و بسياري كشورهاي ديگر. اما نكته قابل توجّه اين است كه وقتي انيشتين و همسر او به بندرگاه نيويورك وارد شدند با استقبال شديد و تظاهرات پر شوري مواجه شدند كه به احتمال قوي نظير آن هرگز هنگام ورود يكي از دانشمندان رخ نداده بود.

انيشتين به آسيا و به كشورهاي چين، ژاپن و فلسطين سفر كرده است و اين خاتمه سفرهاي او بود. در سال 1924 بعد از مسافرتهاي متعدد به اكناف جهان، بار ديگر در برلن مستقر گرديد. حملات، همچنان بر او ادامه داشت و نظريات او را به عنوان بيان افكار قوم يهود و به سوي فاشيسم مي دانستند. به اين دليل انيشتين به شهر پرنيستون در آمريكا مي رود. بعد از چندي همسرش الزا در سال 1936 از دنيا مي رود و خواهر انيشتين كه در فلورانس بود به شهر پرنيستون نزد برادرش مي آيد. در همين دوران انيشتين تابيعت كشور آمريكا را مي پذيرد. انيشتين در سال 1945 طبق قانون بازنشستگي مقام استادي مؤسسه مطالعات عالي پرنيستون را ترك كرد؛ ولي اين تغيير سمت رسمي، تغييري در روش زندگي و كار او به وجود نياورد وي كماكان در پنيستون به سر مي برد و در مؤسسه مذبور تجسّسات خود را ادامه دهد.

 

 

آخرين سالهاي زندگي انيشتين

اين دوران تجسّس در نيمه انزواي شهر پرنيستون به تدريج با اضطراب و اغتشاش آميخته مي شد. هنوز ده سال ديگر از زندگي انيشتين باقي مانده بود؛ ليكن اين دوره ده ساله درست مصادف با هنگامي بود كه عهد بمب اتمي شروع مي گرديد و بشريت تمرين و آموزش خويش را در اين زمينه آغاز مي كرد. بنابراين مسأله واقعي كه براي او مطرح شد موضوع چگونگي پيدايش بمب اتمي نبود. با وجود اينكه منظور ما در اين جا دادن چشم اندازي مختصر از روابط انيشتين با حوادث بزرگ سياسي آخرين سالهاي زندگي او مي باشد، باز هم اگر از دو موضوع اساسي ياد نكنيم همين چشم انداز هم ناقص خواهد بود. يكي از آنها نامه مشهوري است كه وي مي بايست براي همكاري، خود را در شوروي بفرشد و دوم شرح وقايعي است كه در اوضاع و احوال فيزيكدانان  آمريكايي، خاصه دانشمندان اتمي، در داخل مملكت خودشان تغيير بسيار ايجاد كرد.

                                  

اكنون مي توانيم به صورت شايسته تري همه آنچه را كه گهگاه موجب تيره شدن پايان زندگي وي مي شد، مشاهده كنيم و سر انجام روز هجدهم آوريل 1955 بزرگترين دانشمند و متفكر قرن بيستم، پيغمبر صلح و حامي و مدافع محنت ديدگان جهان، مردي كه احتمالاً همراه با ناپلئون و بتهوون مشهورتر از همه مردان جهان بوده است، در شهر پرنيستون واقع در ممالك متحده آمريكاي شمالي از زندگي و تفكر و مبارزه دست كشيد و از دار دنيا رفت.

 

 

در پايان به اظهار نظرهاي برخي از مشاهير درباره انيشتين بعد از وفات وي مي پردازيم:

"پيشرفتي كه انيشتين نصيب معرفت ما درباره طبيعت كرد از قدرت مهم جهان امروزي خارج است. فقط نسلهاي آينده خواهند توانست مفهوم واقعي آن را درك كند." «دكتر هارولددوز، رئيس دانشگاه پرنيستون در آمريكا»

"وي دانشمند بزرگ اين عصر و به واقع يكي از جويندگان عدالت و راستي بود كه هرگز با ناراستي و ظلم مصالحه نكرد."  «جواهر لعل نهرو، نخست وزير هند»

"انيشتين مُرد اما علمش نمرد. او تنها تفكر و دانش خويش را براي ما باقي گذارد تا راه گشاي بسياري از مسائل ما باشد."



چهار شنبه 2 بهمن 1392برچسب:, :: 15:5 ::  نويسنده : amir angel

بیوگرافی هیلاری داف ستاره جوان و بی‌حاشیه هالیوود! + عکس

هیلاری داف
او از زمانی که خیلی کوچک بود به بازیگری علاقه داشت. کار بازیگری او را مجبور کرد به جای تحصیل در مدرسه در خانه آموزش ببیند. اولین نقش بزرگ او در فیلم....

                                                         
بیوگرافی کوتاه
هیلاری داف در 28 سپتامبر 1987 متولد شد. پدر و مادرش سوزان داف و باب داف نام دارند. پدرش یکی از شریکان فروشگاههای زنجیره ای convenience است. او از زمانی که خیلی کوچک بود به بازیگری علاقه داشت. کار بازیگری او را مجبور کرد به جای تحصیل در مدرسه در خانه آموزش ببیند. اولین نقش بزرگ او در فیلم زندگینامه ای «کسپر وندی را ملاقات می‌کند» در سال 1998 در نقش «وندی» بود. بعد از آن سال 2001 در مجموعه تلویزیونی دیسنی  به نام «لیزی مگوایر» هنرنمایی کرد. بعد از اکران فیلم «لیزی مگوایر» در سال 2003 دیسنی اعلام کرد تولید این مجموعه را متوقف خواهد کرد. در همان سال هیلاری داف اولین آلبومش به نام «Metomorphisis» را منتشر کرد.
بعد از اتمام این مجموعه تلویزیونی هیلاری به بازیگری ادامه داد. فیلم های دیگر او عبارتند از: Cheaper by the Dozen (2003)، داستان سیندرلایی (2004)، Chad Michael Murray و صدایت را بالا ببر (2004)، مرد کامل (2005) و سال 2006 با خواهرش هایلی داف در فیلم «دختران مادی» بازی کرد. پدر و مادر هیلاری بعد از 22 سال زندگی مشترک از هم جدا شدند.

هیلاری در زمینه موسیقی نیز به موفقیت هایی دست پیدا کرد. آو یک آلبوم با نام خودش و آلبومی‌ با نام Most Wanted منتشر کرد. آلبوم چهارمش را هم Dignity که در 3 آپریل 2007 منتشر شد.
همسر: Mike Comrie (ازدواج 14 آگوست 2010 تا به امروز)- یک فرزند

نکات کوچک:
خواهر بزرگ تر هیلاری «هایلی داف» در گروه موسیقی Inventing Venu فعالیت می‌کند.
او سال 2003 در رتبه بندی جذاب ترین دختران نوجوان رتبه اول را کسب کرد که این رتبه بندی بر اساس بازیگری، خوانندگی، حضور اجتماعی و فعالیت های خیرخواهانه انجام می‌شد.
او در حال شروع برنامه ریزی برای سگ ها به نام «سگ کوچک داف» است. این اسم سگ درگذشته خود او می‌باشد.
او در زمینه فعالیت های خیرخواهانه نیز فعالیت می‌کند برای بچه هایی که گرسنه، فقیر، مریض،  بیسواد و بچه هایی که مورد بی توجهی یا تعرض جنسی قرار گرفته اند.
او خط تولید لباسی با نام خودش دارد که در همان سال اول 5 میلیون دلار از فروشش درآمد داشت.
سرگرمی‌های مورد علاقه هیلاری عبارتند از: شنا، ژیمناستیک، مطالعه، نویسندگی و وقت گذرانی با خواهر بزرگش.
او سال 2004 یکی از 25ستاره نوجوان جذاب زیر 25 سال بود.
سال 2005 فروشش از Most Wanted Tour را به قربانیان سونامی‌ در جنوب آفریقا بخشید.
محبوب ترین فیلمی‌ که بازی کرده از نظر خودش فیلم لیزی مگوایر  (2003) است.
مادرش سوزان داف تهیه کننده موسیقی است.
پدرش باب داف صاحب یک سری فروشگاه های زنجیره است.
سال 2006 مجله رولینگ استون لیست پولدارترین های سال گذشته را اعلام کرد. در این گزارش درآمد هیلاری 17.1 میلیون دلار گزارش شد و جوان ترین عضو لیست بود.
اخیرا ارزش خالص مال او 25 میلیون دلار تخمین شده است که شامل آلبوم ها، تورها، فیلمها، خط تولید لباس و... می‌شود.
سال 2004 مبلغ 23.000 دلار برای کمک به تحقیقات مربوط به سرطان سینه اختصاص داد.
سال 2005 با درآمد 15 میلیون دلار در لیست ثروتمندان زیر 25 سال مجله فوربس قرار گرفت. او بالاتر از ستاره هایی چون لیندسی لوهان و آماندا بیانس بود.
سال 2007 در لیست صد زن جذاب مجله ماکسیم نفر 23 بود.
سال 2008 در لیست صد زن جذاب مجله ماکسیم نفر 25 بود.
وقتیکه هیلاری داف برای بازی در بازسازی فیلم «بانی و کلاید» انتخاب شده بود، فی دیناوی گفت هیلاری بازیگر واقعی نیست و از این رو این دو نفر با هم مشکل پیدا کردند.
در تاریخ 19 فوریه 2010 با Mike Comrie نامزد کرد.
او در یک مراسم مختصر و خصوصی با نامزدش در  San Ysidro Ranch مونتسیتو کالیفرنیا ازدواج کرد. خواهرش هایلی داف ساقدوشش بود.
در لیست 100 زن جذاب مجله ماکسیم سال 2011 نفر 40 بود.
اولین فرزندش که یک پسر به نام Luca Cruz Comrie  است را در سن 24 سالگی در تاریخ 20 مارس 2012 به دنیا آورد.

نقل قول ها:
من عاشق لباس هستم و نمی‌توانم خودم را کنترل کنم. ولع خاصی برای خرید لباس، کفش و لوزام آرایش دارم. من جزو افرادی هستم که دوست ندارند یک لباس را بارها و بارها بپوشند.
من عاشق مادرم هستم و کاملا از او تاثیر می‌گیرم و اما او نیز همیشه همیار و همراهم بوده است.
خواهرم و من بهترین دوستان هستیم و همیشه نیز با هم هستیم و او خیلی بااستعداد و الهام بخشم است. او بدل من است.
من هر هفته در مورد خودم چیزهایی در مجلات می‌خوانم، درمورد کارهایی که انجام نداده ام، جاهایی که هرگز نرفته ام و چیزهایی که خودم ازشان خبر ندارم. اینها فقط شایعات است.
من در زمان کودکی خجالتی بودم. این هایلی بود که همیشه باید جلو می‌رفت و با مردم حرف می‌زد.
ما اگرچه جدا از هم زندگی می‌کنیم ولی هنوز هم خانواده ای صمیمی و محکم هستیم. البته من و هایلی همدیگر از بیشتر موقع کار می‌بینیم و واقعا بهم نزدیک هستیم.
من عاشق صحنه های احساسی هستم. درحالیکه خودم یک زندگی واقعی دارم واقعا دلم نمی‌خواهد از اینجور صحنه ها بیرون بروم. اما اینها جالب و اصلا چالش برانگیز نیست. سخت ترین کار تلاش برای خنداندن مردم است.
او در مورد رابطه کوتاه مدتش با «آرون کارتر» Aaron Carter می‌گوید او اولین دوست پسر واقعی من بود و واقعا عاشق هم بودیم اما ما مثل چهارده ساله ها بودیم!
من فکر می‌کنم دخترها احساس می‌کنند جذاب و کامل نیستند مگر اینکه با یک پسر باشند. اما اینگونه نیست! دخترها شما باید مستقل باشید و قدرتتان را نشان بدهید.
در مورد بارداری اش گفته که من احساس مریضی ندارم و آرزوهای خیلی زیادی هم ندارم. اما توصیفش سخت است. از نظر لغوی مثل این است که یک بیگانه بدنت را تسخیر کرده است. یک روز من روز خوبی دارم و روز دیگر نه.

هیلاری داف
What Goes Up

هیلاری داف
Agent Cody Banks
هیلاری داف
 لیزی مگوایر
 
هیلاری داف
Raise-Your-Voice
 
 
http://www.seemorgh.com/uploads/1391/03/Thrilled-to-Death.jpg
Thrilled to Death
درآمد فیلم ها:
Agent Cody Banks – 2003- 500.000 دلار
فیلم لیزی مگوایر- 2003- 1.000.000 دلار
Cheaper by the Dozen- 2003، 
1.000.000 دلار
لیزی مگوایر- 2001- هر اپیزود 15.000 دلار
داستان سیندرلایی- 2001- 2.200.000 دلار
صدایت را بالا ببر- 2004- 2.000.000 دلار
مرد کامل- 2005- 2.000.000 دلار
Cheaper by the Dozen 2 - 2005-
2.000.000 دلار
دختران مادی- 2006- 2.000.000 دلار

فیلم شناسی
1998 - ملاقات کسپر با وندی
1998- بازی با قلب
1999- The Soul Collector
2002- Cadet Kelly
2002- طبیعت انسان
2003- Agent Cody Banks
2003- فیلم لیزی مگوایر
2004- داستان سیندرلایی
2004- صدایت را بالا ببر
2004- در جستجوی بابانوئل
2005- مرد کامل
2005- Cheaper by the Dozen 2
2006- دختران مادی
2008- War, Inc
2009- What Goes Up
2009- According to Greta
2010- Beauty & the Briefcase
2011- ارزش خون
2011- Stay Cool
 



چهار شنبه 2 بهمن 1392برچسب:, :: 15:5 ::  نويسنده : amir angel



چهار شنبه 2 بهمن 1392برچسب:, :: 14:39 ::  نويسنده : amir angel

من تو نبودت جز اشک و حسرت

جز گریه کردن کاری ندارم

بی تو نمیشه ، بی تو نمیخوام

 

حتی یه روزم دووم بیارم

بی تو چجوری با خاطراتت ، روزا و شبها رو بگذرونم

خاطره هامون از خاطرت رفت ، اما هنوزم دلتنگشونم

من ، بی تو نابودم ببین زندم ولی دنیای من مرده

تو ، دنیای من بودی ولی دوریت منو از پا درآورده

♫♫♫

میترسم از این فکری که پُرشد

از این سکوت و تنهایی و درد

کاش بعد یک عمر عادت به این درد

این زخم کهنه سر وا نمی کرد

این کوله بار تنهاییا که سنگینی کرده باز روی شونم

باز با خیالت تاوقتی زنــــــدم رو دوش خستم هی می کشونم



چهار شنبه 2 بهمن 1392برچسب:, :: 12:43 ::  نويسنده : amir angel

آرامتوصیه میکنم به وبلاگ زیر هم یه سر بزنید البته اگه اهل قانون و این چیزا هستید من که خودم نرفتم ولی شما برید به درد بخورهچشمک

www.hadibayat.lxb.ir



چهار شنبه 2 بهمن 1392برچسب:, :: 11:6 ::  نويسنده : amir angel



چهار شنبه 2 بهمن 1392برچسب:, :: 11:2 ::  نويسنده : amir angel



چهار شنبه 2 بهمن 1392برچسب:, :: 11:0 ::  نويسنده : amir angel



چهار شنبه 2 بهمن 1392برچسب:, :: 10:59 ::  نويسنده : amir angel



چهار شنبه 2 بهمن 1392برچسب:, :: 10:55 ::  نويسنده : amir angel


کریستفر نیکولاس سارانتاکوس (به انگلیسی: Christopher Nicholas Sarantakos) (متولد ۱۹ دسامبر ۱۹۶۷) که بیشتر با نام هنری خویش کریس انجل شناخته می‌شود، یک شعبده‌باز، گریزکار٬ موسیقی‌دان و بدل‌کار آمریکایی است. او بیشتر به خاطر اجرای برنامه تلویزیونی ذهن عجیب کریس انجل «Criss Angel Mindfreak» شناخته می‌شود. لقب magician که در مورد او به کار برده‌اند به معنای ساحر یا جادوگر نیست بلکه همان معنای شعبده‌باز یا تردست را می‌دهد که معادل illusionist است.

زندگینامه

کریس آنجل در سال ۱۹۶۷ در نیویورک بدنیا آمد. او به همراه مادر یونانی، پدر و دو برادرش Costa و JD و دو گربه خانگی اش در نیویورک بزرگ شد. او در نوجوانی به یادگیری و نواختن سازهای موسیقی مثل فلوت و آکودیون پرداخت. یکی از بزرگترین مشکلات کریس در زندگی از دست دادن پدرش بدلیل سرطان بود. وقتی در سن ۶ سالگی عمه او یک شعبده بازی با ورق برای او انجام داد مسیر زندگی کریس تغییر کرد و از همان دوران به انجام کارهای عجیب و غریب و شعبده بازیهایی که بیشتر جنبه واقعیت داشته باشند پرداخت. دو نفر از بزرگترین شعبده بازانی که او را تحت تاثیر قرار دادند و کریس از کارهای آنها الهام میگیرد Harry Houdini و Aldo Richiardi هستند. او از همان دوران نوجوانی در مهمانیها و جشنها شروع به انجام شعبده بازیهای فراگرفته و ابتکاری خود میزد. در همین زمان شعبده بازی بنام James Randi که از خوانندگان گروه AngelDust بود ورقهای بازی را بنام Angel منتشر کرد و آهنگ MindFreak را برای برنامه‌های نمایشی کریس آماده کرد.


کریس با پشتکار و تلاشهای روز افزون به اوج قدرت و شهرت رسید تا آنجا که در سال ۲۰۰۱ و ۲۰۰۴ برنده جایزه IMS Magicians (International Magicians Society) که از سال ۱۹۶۸ تا بحال مجموعا ۳۷۰۰۰ عضو در سرار دنیا دارد و در سال ۲۰۰۵ برنده جایزه بزرگترین شعبده باز آمریکا شد و برنامه‌ای در یکی از کانالهای ماهواره بنام A&E هرهفته کارهای جدیدش را پخش میکند. او در این کانال شروع به آموزش کارهای ساده شعبده بازی به بینندگان کرد و در مصاحبه‌ای با Penn Jillette اظهار کرد که باور نمیکند که انسانی با که قدرت ماوراءطبیعه وجود داشته باشه.

این مجموعه شامل سه فصل Mindfreak + Criss Angel Supernational + دو فصل MasterMindes می‌باشد.



سه شنبه 1 بهمن 1392برچسب:, :: 23:30 ::  نويسنده : amir angel

طازران یکی از روستاهای قدیمی ازنا در استان لرستان ایران است.

این روستا دارای یک امامزاده است. مردم این روستا به گویش گاپله‌ای یا اراکی صحبت می‌کنند. در روایتی آمده که این روستا در ابتدا در چند کیلو متر بالاتر از موقعیت فعلی بوده و دارای قدمت زیادیست. آب این منطقه از قنات‌های زیادی که در ارتفاعی بالاتر از سطح روستاست وارد منبعی می‌شود به علت نداشتن زمینهای مسطح بیشتر از کشت دیم استفاده می‌شود. درختان گردو و ... به وفور یافت می‌شود. و باغهای سرسبزی دارد.



سه شنبه 1 بهمن 1392برچسب:, :: 15:51 ::  نويسنده : amir angel

 
مرد امسال گرفتن بهترین بازیکن جهان برای دومین بار

کریس رونالدو در دهکده ی فونچال واقع در جزیره ی کوچک مادیرای کشور پرتغال بدنیا آمد.

پدرش ژوزه دینیس آویرو و مادرش ماریادولارس دو سانتوس به همراه یک برادر به نام هوگو و دو خواهرش به نام های الما و کاتیا خانواده شش نفری کریس رونالدو را تشکیل می دادند.

نام رونالدو را پدرش به خاطر علاقه ای که به رونالد ریگان رئیس جمهور سابق آمریکا داشت انتخابکرد البته نه بدلیل سیاسی بلکه هنرپیشه ی مورد علاقه اش بود.

رونالدو از سه سالگی فوتبال را روی ماسه های کنار ساحل مادیرا آغاز کرد. کریس از کودکی طرفدار باشگاه اس ال بنفیکای لیسبون بود اماتقدیر این چنین بود که به تیم رقیب یعنی اسپورتینگ برود.

اولین بازی رونالدو در سن هشت سالگی برای تیم آماتور آندورینیا اتفاق افتاد که پدرش تدارکاتچی آن باشگاه بود. در سال 1995 که کریس 10 سال داشت ،دو باشگاه خوب منطقه ی مادیرا یعنی مارتیمیو و ناسیونال علاقه مند به امضا قرارداد با وی شدند مارتیمیو فرصت بدست آوردن کریس رونالدو را بخاطر از دست رفتن قرار ملاقات با روی سانتوس مربی آندورینیا به باشگاه ناسیونال داد.

پس از یک سال در ناسیونال و بردن عنوان قهرمانی رده نونهالان فقط با سه روز تمرین به اسپورتینگ لیسبون پیوست. اولین بازی کریس با پیراهن راه راه سبز و سفید اسپورتینگ در برابر موریرنسه دو گل برای کریس نوجوان داشت که شروع خیلی خوبی بود

برای بازی های قهرمانی زیر 17 سال اروپا به تیم ملی دعوت می شود و اولین بار توسط ژرارد هولیه سرمربی وقت لیورپول مورد توجه قرار گرفت اما چون کریس 16 ساله بود مدیران لیورپول مخالفت کردند زیرا معتقد بودند وی خیلی جوان است و فوتبالیست بهتر از او فراوان.

در همین زمان اسپورتینگ در یک بازی اروپایی با منچستر یونایتد روبرو می شود که با نتیجه سه بر یک به پیروزی می رسد. آن شب سر الکس مجذوب جوانکی می شود که می تواند در هر دو گوش چپ و راست و با هر دو پا دفاع حریف را به هم بریزد.

سال 2003 دیوید بکهام قصد جدایی از منچستر را دارد و به رئال می رود و پیراهن افسانه ای شماره 7 منچستر به کریس رونالدو می رسد ولی فرگوسن تصمیم خود را گرفته و با 12.24 میلیون پوند سرخ پوش می شود. در فصل 2003-2004 در نخستین بازی جانشین رونی می شود و در 30 دقیقه ی حضورش یک پنالتی می گیرد. تا در جشن پیروزی 4-0 تیمش مقابل بولتون سهیم باشد.

کریس تحت نظر فرگوسن پیشرفت می کند و در سال 2005 در حین تمرین با نیستلروی درگیر می شود و سرانجام نیستلروی به رئال می رود و رونالدو قراردادش را با منچستر تا 2008 تمدید میکند درخشش با من یونایتد و چند کارت زرد و قرمز نشان از نا پختگی کریس دارد.

فرگوسن در یونایتد و اسکولاری در تیم ملی پرتغال وارد عمل می شوند تا کریس بر اعصابش مسلط شود. بیست و نه اکتبر 2005 هزارمین گل یونایتد را در لیگ برتر به ثمر می رساند.اولین افتخار رونالدو به دست می آید.

بهترین فوتبالیست جوان سال از طرف فیفا درآگوست 2003 برابر قزاقستان ظاهر میشود و با تیم ملی به یورو 2004 می رود و نائب قهرمان می شوند. با تیم المپیک به آتن میرود.

هفت سپتامبر 2005 پدر می میرد چند ساعت پس از فوت پدر مقابل روسیه قرار می گیرد

در سال 2006 اولین گل خود را در جام جهانی به ایران میزند و در 8 جولای 2006 در مقابل انگلستان باعث اخراج همبازیش یعنی وین رونی میشود.

شایعات جدایی از منچستر آغاز می شود حمله ی رسانه ای در انگلیس و اعتراض همبازیانش او را به سمت مادرید می کشاند اما سر الکس مانع این اتفاق می شود و با قهرمانی در فصل بعد درایت خود را به رخ همگان میکشد. اوج رونالدو در فصل 2007-2008 رقم می خورد جایی که در یک فصل با من یونایتد 42 گل می زند و علاوه بر لیگ برتر ،قهرمانی در جام باشگاه های اروپا را بدست می آورد .

رئالی ها بلا فاصله وارد عمل می شوند و تمام تابستان را صرف تبلیغ انتقال رونالدو به تیمشان می کنند ولی باز هم با دخالت فرگوسن می گوید:

من میخواهم با جان و دلم برای یونایتد بازی کنم این جمله آب سردی بود بر ادعا های رئالی ها اما فقط یک سال طول کشید تا این اتفاق بیفتد و این انتقال جنجالی شکل بگیرد.

حاشیه ها:

مورینیو کریس را یک بچه بی سواد دهاتی خطاب می کند در همین حین حمله رسانه ای آغاز می شود .

در اکتبر 2005 پلیس از او به اتهام تجاوز به یک مدل در هتلی در لندن تحقیق می کند اما او تبرئه می شود . آگوست 2006 خبر نامزدی او با مرکه رومرو زنی مطلقه و شاغل در تلویزیون اسپانیا که 9 سال از وی بزرگتر است به رسانه ها میرسد مرکه این رابطه را می پذیرد اما کریس هیچگاه قبول یا رد نمی کند.

شایعات زیادی دور او می چرخد : نامزدی او با یورانا یاردل خواهر فوتبالیست برزیلی پورت

و رابطه با مانکن معروف لورن فرین

دوستی با ملکه ی زیبایی پرتغال

و ...

در مهمانی های مجلل هالیوود در کنار هنر مندان مشهور ظاهر می شود . درباره ی او می گویند پا جای پای بکهام ممیگذارد و شاید هم بزودی در هالیوود ظاهر شود اما زندگی وی تماما خوشگذرانی نیست

در کارهای خیریه نیز فعالیت میکند در سال 2005 در فاجعه سونامی شرق آسیا به پا می خیزد و با خرید خانه ای برای کودکی 11 ساله سمبل کمک با بازماندگان سونامی می شود.

امروز با تمام این روایات کریس رونالدو در 24 سالگی با قیمت 94 میلیون یورو گرانترین بازیکن جهان است و مفتخر به عنوان هایی مانند بهترین بازیکن جهان در سال 2008 و بهترین بازیکن اروپا است

و هم اکنون فصل تازه ای از زندگی در سانتیاگو برنابئو برای وی آغاز شده است.

نام کامل:

کریس

 

تیانو رونالدو داس سنتوز آویرو
نام  مستعار:

کریس ، رون ،رونا،سلطان تکنیک
قد:

184سانتی متر
وزن:

78 کیلو گرم
رنگ مورد علاقه:

سفید
هنرپیشه مورد علاقه:

آنجلینا جولی و جان کلود وندام
فوتبالیست مورد علاقه:

مارادونا ، کلایورت ، فیگو ، هانری و رونالدو

 رو دوست داره
پر کردن  وقت فراقت:

سینما رفتنموسیقی گوش دادن کتاب خواندن و قدم زدن



سه شنبه 1 بهمن 1392برچسب:, :: 15:49 ::  نويسنده : amir angel


بیوگرافی آنجلینا جولی

نام : آنجلینا جولی ویت . لقب: آنجی ، زن گربه ای . قد: 173 سانتیمتر. او در تاریخ 4 ژانویه 1975 و در ساعت 9:09 در لس آنجلس متولد و در همانجا بزرگ شد. نام پدرش "جان ویت" ( برنده جایزه آکادمی ) و نام مادرش "مارچلین برتلند" است.

 

 

بیوگرافی آنجلینا جولی

 

همچنین او خواهرزاده "چیپ تایلور " می باشد. در ضمن "جولی" در زبان فرانسه به معنای "زیبا" است. او در سن 14 سالگی به کار مدلینگ روی آورد و در 16 سالگی از دبیرستان "بورلی هیل" فارغ التحصیل شد.

 


آنجلینا جولی (به انگلیسی: ‎Angelina Jolie Voight ‏) متولد ۴ ژوئن ۱۹۷۵ بازیگر و مدل آمریکایی و " سفیر حسن نیت " سازمان ملل متحد در امور پناهندگان است . او بارها و بارها توسط مجلات و مراسمهای مختلف به عنوان زیباترین ، سکسی ترین و بهترین مادر بازیگر و ... انتخاب شده است . همچنین او توانسته سه بار جایزه گلدن گلوب ، دو بار جایزه اتحادیه بازیگران سینما و یک بار جایزه اسکار را تصاحب کند .


او فعالیت به عنوان مدل را از دوازده سالگی شروع کرد و در شهرهایی مثل لندن و لس آنجلس مدل مشهوری شد. او در جوانی در کلیپهای خوانندگانی چون رولینگ استونز، میت لوف، لنی کراویز، انتولینو وندیتیو بازی کرد. اولین نقش سینمایی وی در فیلم «هکرها» بود که داستان پنج دانش‌آموز هکر را روایت می‌کند

 

آنجلینا جولی از سال ۲۰۰۱ از سوی کمیسریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان به عنوان سفیر حسن نیت تعیین شده و با مسافرت به نقاط دورافتاده جهان به فعالیت در زمینه حفظ حقوق آوارگان و پناهندگان مشغول است.

 

 

بیوگرافی آنجلینا جولی

 

 

ازدواج

همسر اول وی جان لی میلر است که در سال ۱۹۹۶ با او ازدواج کرد و در سال ۱۹۹۹ از وی جدا شد. همسر دوم او بیلی باب تورنتون است که در مه ۲۰۰۰ با هم ازدواج کردند, ولی سرانجام بعد از ۳ سال ازدواجشان به جدایی انجامید.

 

پس از بازی در فیلم آقا و خانم اسمیت، او و برد پیت وارد یک دوستی عاشقانه و سرانجام در سال ۲۰۰۶ صاحب دختری به نام شیلو شدند که به خاطر باورهایشان در مورد پایان دادن به فقر و بدبختی مردم آفریقا تصمیم به تولد بچه‌شان در کشور فقیر و آفریقایی نامیبیا کردند.

 

آنحلینا جولی به همراه براد پیت علاوه بر سه فرزند طبیعی خود سرپرستی مدوکس پسر بچه یتیم اهل کامبوج، پکس کودک ویتنامی و یک دختر یتیم اهل اتیوپی به نام زهرا را بر عهده دارند.

 

 

بیوگرافی آنجلینا جولی

 

 

فیلم‌ها


تندیس‌های زوج آنجلینا جولی و برد پیت در موزه مادام توسو لندن.

* (۲۰۰۸) بچه پریان(‎Changeling)
* (2007) تحت تعقیب (wanted)
* (2007) یک قلب قدرتمند (A Mighty Heart)
* (2007) فهماندن نقشه (‎Atlas Shrugged)
* (2006) چوپان خوب (‎The Good Shepherd)
* (2005) آقا و خانم اسمیت (‎Mr. & Mrs. Smith)
* (2004) اسکندر (‎Alexander)
* (2004) کاپیتان اسکای و دنیای فردا (‎Sky Captain and the World of Tomorrow)
* (2004) داستان کوسه (کارتون) (‎Shark Tale)
* (2004) ستاندن جانها (‎Taking Lives)
* (2003) فراتر از مرزها (‎Beyond Borders)
* (2003) لارا کرافت تامب‌رایدر: مهد حیات (‎Lara Croft Tomb Raider: The Cradle of Life)
* (2002) زندگی یا چیزی چون آن (‎Life or Something Like It)
* (2001) گناه اصلی (‎Original Sin)
* (2001) لارا کرافت: مهاجم مقبره (‎Lara Croft: Tomb Raider)
* (2000) سرقت در شصت ثانیه (‎Gone in Sixty Seconds)
* (1999) دختر از هم گسیخته (‎Girl, Interrupted)
* (1999) شکارچی استخوان (‎The Bone Collector)
* (1998) بازی با قلب (‎Playing by Heart)
* (1998) آشپزخانه جهنم ( ۱۹۹۸) (‎Hell's Kitchen)
* (1998) جیا (‎Gia)
* (1997) بازی مقدس (‎Playing God)
* (1996) عشق است همه آنچه هست (‎Love Is All There Is)
* (1995) هکرها (‎Hackers)
* (1995) بدون مدرک (‎Without Evidence)

 



سه شنبه 1 بهمن 1392برچسب:, :: 15:44 ::  نويسنده : amir angel

test270



سه شنبه 1 بهمن 1392برچسب:, :: 13:29 ::  نويسنده : amir angel



سه شنبه 1 بهمن 1392برچسب:, :: 13:24 ::  نويسنده : amir angel



سه شنبه 1 بهمن 1392برچسب:, :: 13:20 ::  نويسنده : amir angel



سه شنبه 1 بهمن 1392برچسب:, :: 13:13 ::  نويسنده : amir angel



سه شنبه 1 بهمن 1392برچسب:, :: 12:54 ::  نويسنده : amir angel

تفسیر آزمایش کامل ادرار

آزمایش کامل ادرار UA آزمایش ساده ومهم و گاهی وسیله ای کلیدی برای تشخیص بیماری های کلیوی و اورولوژیک می باشد. این آزمایش شامل بررسی فیزیکی، شیمیایی و میکروسکوپی می باشد. گاهی همین آزمایش ساده و راحت اطلاعات بسیار مهم و الزامی برای تشخیص بیماران را فراهم می آورد. در تمام بیماران اورولوژی و نفرولوژی U/A الزامی است. با این حال این آزمایش چنانچه به درستی تفسیر نشود ، می تواند باعث گمراهی پزشک شود.آزمایش کامل ادرار توسط (dipsticks) و میکروسکوپی انجام می شود، خصوصیات فیزیکی ادرار نیز ذکر می گردد.

 

 

 

>> در این قسمت خلاصه ای از این موارد ذکر میگردد

 

الف)خصوصیات فیزیکی

۱- رنگ ادرار ـ ادرار طبیعی به رنگ زرد کم رنگ (pale yellow) است که به علت پیگمان یوروکروم(urochrom) می باشد. دلایل تغییر رنگ ادرار عبارت اند از: میزان غلظت ادرار، خوراکی ها ، دارو ها، تولیدات متابولیسم بدن، عفونت ادراری.
در صورت تغییر رنگ ادرار باید، تمام این موارد بررسی شوند. سندروم کهنه ی قرمز(red diaper syndrome)به علت باکتری سراشیا مارسسنس می باشد که باعث نگرانی مادران می گردد.

 

2-توربیدیتی (شفافیت) ـ ادرار تازه شفاف است و شایع ترین علت کدری آن فسفاتوری است. در موارد کریستال فسفات اضافی در ادرار قلیایی شروع به رسوب می کنند، معمولا متناوب هستند و پس از مصرف غذا یا مقادیر زیاد شیر رخ می دهد. بیمار بی علامت بوده و چنانچه ادرار با اسید استیک (سرکه) اسیدی شود، شفاف خواهد شد. از طرف دیگر در آزمایش میکروسکوپی کریستال های فسفات آمورف دیده خواهد شد.علت دیگر کدری ادرار پیوری است که حضور تعداد زیاد WBC در ادرار و بوی تند و زننده باعث افتراق آن از سایر علل خواهد شد.از علل نادر کدری ادرار کایلوری است که ناشی از ارتباط غیر طبیعی سیستم لنفاوی و ادراری میباشد.

 

3-وزن مخصوص ادرار ـ با(dipsticks) یا با وسیله ی اپتیک خاصی انجام می گردد. محدوده ی آن از۰۰۱/۱تا۰۳۵/۱ می باشد. وزن مخصوص ادرار معمولا نشان گر وضعیت هیدریشن بیمار است؛ ولی، می تواتند، ناشی از عمل کرد غیر طبیعی کلیه نیز باشد. وزن مخصوص طبیعی بین ۰۰۸/۱ تا ۰۲۰/۱ است، اگر، زیر ۰۰۸/۱ باشد، رقیق است و اگر بالای ۰۲۰/۱ باشد غلیظ می باشد. اگر در چند آزمایش متوالی ۰۱۰/۱ باشد، تشخیص CRF یا ARF مطرح است.

 

· علل کاهش وزن مخصوص ادرار

i. مصرف مایعات زیاد

ii. مصرف دارو های مدر

iii. دیابت بی مزه

iv. کاهش توانائی کلیه درتغلیظ ادرار

 

 

 

· علل افزایش وزن مخصوص ادرار

i) کاهش مصرف مایعات

ii) دیابت شیرین

iii) دهیدریشن به علت تب ، تعریق،استفراغ،اسهال

iv) ترشح نابجایADH

v) تزریق مواد کنتراست ( پس از IVP میتواند تا ۰۳۵/۱ برسد)

 

علت اسمولاریته ادرار، مواد محلول آن است و از ۵۰ تا ۱۲۰۰ میلی اسمول در لیتر متغیر است. اسمولاریته نیز، تحت تاثیر هیدریشن و عوامل موثر بر وزن مخصوص ادرار قرار می گیرد. نسبت به وزن مخصوص اسمولاریته ادرار نمایش گر بهتری از کار کلیه می باشد، ولی، توسطdipsticks قابل انجام نیست.

۴- pH ادرار ـ توسط dipsticks چک می شود. PH ادرار از ۵/۴ تا ۸ متغیر است. متوسط آن در حالت طبیعی ۵/۵تا۵/۶ است. اگر زیر ۵/۵ باشد، اسیدی و اگر بالای ۵/۶ باشد، قلیایی در نظر گرفته می شود. در کل pH ادرار نشان گر pH سرم است، مگر، در موارد خاصی مثل RTA وبیماری های خاص کلیه که قدرت اسیدی کردن ادرار مختل است.عدم توانایی کلیه در اسیدی کردن ادرار به میزان زیر ۵/۵ پس از لود اسید برایRTA تشخیصی است.درUTI چنانچه ادرار قلیایی باشد، احتمالا، عامل آن باکتری های اوره آز مثبت مثل پروتئوس می باشد. این باکتری ها با این آنزیم اوره ادرار را به آمونیاک تبدیل می کنند.در تشکیل سنگ های ادراری pH موثر است. سنگ های سیستینی و اسید اوریکی در ادرار اسیدی ایجاد شده و قلیایی کردن ادرار به درمان و پیشگیری آن ها کمک می کند.

 

 

 

ب) آزمایش شیمیایی ادرار

Dipsticks یک روش آسان، سریع و ارزان می باشد. موادی که با این روش چک می شود شامل خون، پروتئین، گلوکز، کتون، یوروبیلینوژن، بیلیروبین، و گلبول سفید هستند.با این حال چون این آزمایش بر پایه کلرومتری (رنگ) می باشد، هر رنگ اضافی ادرار مثل فنازوپیریدین در این آزمایش اختلال ایجاد می نماید.مصرف ویتامین ث زیاد منجر به تداخل در واکنش اکسیداسیون شده و منفی کاذب را در گلوکز و بیلیروبین باعث می گردد.ادرار بیش از حد قلیایی منجر به مثبت کاذب پروتئین و از طرفی پایین خوانده شدن وزن مخصوص ادرار می گردد. اگر Dipsticksتاریخ گذشته باشد یا برای مدت طولانی در معرض هوا قرار گرفته باشد، خراب شده و نتیجه آزمایش قابل قضاوت نخواهد بود.

 

1) هماچوری ـ حضور RBC بیش از ۳ عدد در ادرار سانتریفوژ شده را هماچوری می نامند که Dipsticks حساسیت بیش از ۹۰% برای شناسایی آن دارد. ولی، اختصاصیت آن به علت مثبت کاذب بالا پایین است. حضور گلبول قرمز، هموگلوبین و میوگلوبین آنرا مثبت می کند. برای افتراق آن ها از هم ابتدا آزمایش میکروسکوپی انجام می شود، اگر، گلبول قرمز دیده شد، تشخیص هماچوری است؛ اگر، دیده نشد، باید خون بیمار سانتریفوژ شود. اگر سرم بیمار قرمز یا صورتی بود، هموگلوبینوری و اگر شفاف بود میوگلوبینوری مطرح است. علل هماچوری مثبت کاذب شامل آلودگی ادرار با خون قاعدگی و دهیدریشن و ورزش می باشد.
هماچوری می تواند، نفرولوژیک یا اورولوژیک باشد. در موارد نفرولوژیک RBC دیس مورفیک و چروکیده و اکثرا همراه پروتئینوری واضح و گاهی کست RBC و ghost cells (RBC که حین عبور از لوله های جمع کننده کلیه هموگلوبین خود را از دست داده اند) است. در هماچوری اورولوژیک حداکثر پروتئینوری ۲+یا ۳+ (۱۰۰-۳۰۰ میلیگرم در میلی لیتر) است و گلبول های قرمز گرد و با هموگلوبین یکنواخت هستند.

 

2) پروتئینوری ـ روزانه یک فرد بالغ بین ۸۰تا ۱۵۰میلی گرم پروتئین از ادرار دفع می کند. پروتئینوری می تواند ناشی از بیماری های رنوواسکولار، گلومرولار، توبولواینتراستیشیل و یا سرریزی(overflow) پروتئین غیر طبیعی سرم باشد. پروتئین ادرار تحت تاثیر هیدریشن می باشد. ولی، هیچ گاه در این حالت بیش از ۲۰ میلی گرم در دسی لیتر نخواهد شد. ولی، برعکس در پروتئینوری پاتولوژیک اگر مصرف مایعات خیلی زیاد باشد، می تواند، به زیر ۲۰ میلی گرم در دسی لیتر هم برسد . آستانه ی تشخیص آن در ادرار با dipsticks 30-20 میلی گرم در دسی لیتراست، میزان کمتر از۱۵۰ میلی گرم در دسی لیتر پروتئین نرمال در نظر گرفته می شود.پروتئین ادرار شامل تام هاسفال (۴۰%)، گلوبولین های سرم (۳۰%) و آلبومین (۳۰%) است.
علل منفی کاذب د ر dipsticks شامل ادرار شدیدا قلیائی، ادرار رقیق، حضور پروتئینی غیر از آلبومین است.

 

3) کتون و گلوکز: به علت باز جذب گلوکز در لوله های پروگزیمال نفرون نباید، در افراد نرمال گلوکز ادرار مثبت باشد. حد نهایی باز جذب در ادرار در بالغین ۱۸۰ میلی گرم در دسی لیتر و در کودکان و نوزادان ۱۲۰ میلی لیتر در دسی لیتر است. سایر قندها در dipsticks قابل شناسایی نیستند.

۴) بیلیروبین و اروبیلینوژن: بیلیروبین غیر کونژوگه در ادرار دیده نمی شود و فقط در صورت افزایش نوع کونژوگه ی آن در سرم، در ادرار ظاهر می گردد. ولی، اروبیلینوژن به مقادیر بسیار کمی در ادرار یافت می گردد. در گردش هپاتوبیلیاری بیلیروبین کونژوگه در روده ی کوچک پس از تاثیر باکتری های روده روی آن بازجذب شده که مقادیر کم آن از طریق ادرار به نام اوروبیلینوژن دفع می گردد. ۵۰% اروبیلینوژن از ادرار و نیم دیگر از مدفوع دفع می گردد.
مصرف آنتی بیوتیک های وسیع الطیف و انسداد مجاری صفراوی منجر به کاهش اروبیلینوژن خواهد شد و همولیز و بیماری کبدی برعکس باعث افزایش آن می گردد.
منفی کاذب بیلیروبین ادرار در مصرف اسید اسکوربیک زیاد و مثبت کاذب آن در مصرف فنازوپیریدین دیده می شود.

 

5) لکوسیت استراز و نیتریت: فعالیت لکوسیت استراز نشانگر حضور WBC در ادرار است و وجود نیتریت نشان گر باکتریوری است. لکوسیت استراز آنزیم تولید شده از نوتروفیل ها می باشد. نیترات های ادرار توسط باکتری های گرم منفی تبدیل به نیتریت می شود. مهم ترین عامل مثبت کاذب این دو آزمایش آلودگی است. برای کشف UTI هردوی این آزمایش ها باید انجام شود و امکان تشخیص UTI را به ۹۵% می رسانند، ولی نیاز به کشت ادراری را مرتفع نمی کنند. چنانچه نیتریت مثبت باشد، ولی لکوسیت استراز منفی، باید، علل پیوری استریل (تومور، سنگ، TB) و UTI با باکتری های غیر از گرم منفی مد نظر قرار گیرند.

 

ج) بررسی سدیمان ادراری: ۱۰ میلی لیتر از ادرار مید استریم برای مدت ۵ دقیقه با سرعت ۲۰۰۰تا ۳۰۰۰ دور بر دقیقه سانتریفوژ شده، سپس، ادرار روی آن دور ریخته وته نشین آن با مقدار کم ادرار باقی مانده در ته لوله حل شده و یک قطره از آن روی لام ریخته و با بزرگنمایی X100 وX400 زیر میکروسکوپ بررسی می گردد. گاهی برای راحت تر دیدن گلبول ها و باکتری ها با متیلن بلو رنگ آمیزی می گردد.
باید، تمام لام با بزرگ نمایی کم دیده شود و توجه روی حضور کست ها، اریتروسیت، گلبول سفید، کریستال سیستین، ماکروفاژ، oval fat ، پارازیت ها ( تریکوموناس واژینالیس، تخم شیستوزومیا هماتوبیوم) است.
با قدرت بزرگنمایی زیاد، بیش تر، توجه روی شکل اریتروسیت ها (دیس مورفیک) باکتری و قارچ است.

 

 

کستهای ادراری

کست ادراری یک انعقاد پروتئینی در توبول های کلیوی است که محتویات توبول ها درآن گیر می کنند و بر همین اساس تقسیم می گردد.Tamm-horsfall پروتئینی است که تولید کست می نماید که دراصل ماتریکس سلول های توبولی می باشد.

کست هیالن: کستی فاقد هر گونه المان در داخل آن می باشد و تماما از پروتئین تام هاسفال تشکیل شده است و پس از ورزش، در معرض گرما قرار گرفتن فرد، پیلونفریت یا بیماری های مزمن کلیوی دیده می شود.

کست RBC : حاوی RBC می باشد و تشخیص هماچوری گلومرولی را مسجل می کند و اکثرا ثانویه به گلومرولونفریت است.

کست WBC: در گلومرولونفریت ها، پیلونفریت حاد و نفریت اینتراستیشیل حاد دیده می شود.

کست های گرانولر و واکسی(waxy): ناشی از دژنرسانس المان های سلولی ایجاد می شود و بر بیماری توبولی دلالت دارد.

کست fatty: در سندرم نفروتیک، لیپیدوری و هایپوتیروئیدیسم دیده می شود.

 

 

 

کریستال ها

دیدن کریستال در بیماران با سنگ ادراری مهم است و می تواند نشان گر نوع سنگ ادراری فرد باشد، به شرطی که، هم زمان بیمار کولیک کلیوی داشته باشد. دیدن کریستال سیستین، استراویت و اسید اوریک همیشه پاتولوژیک هستند. کریستال اسید اوریک، سیستین و کلسیم اگزالات در ادرار اسیدی و کریستال فسفات کلسیم و تریپل فسفات ( استراویت) در ادرار قلیایی دیده می شوند. در اثر باقی ماندن ادرار در محیط اتاق کریستال های اگزالات کلسیم در آن ایجاد می شود که اهمیت کلینیکی ندارد. کریستال ها را می توان از روی شکل شان شناسایی کرد. کریستال اگزالات به شکل دو هرم مربع القاعده که از قاعده به هم چسبیده اند و کریستال استراویت مثل درب تابوت وکریستال سیستین به شکل حلقه ۶ ضلعی بنزن و اسید اوریک به شکل کریستال های پهن با اشکال گوناگون می باشد.

 

 

باکتری

ادرار طبیعی فاقد باکتری است و دیدن باکتری در ادرار آلوده نشده نشان گر عفونت ادراری است. چون هر حجم hpf برابر۱/۲۰۰۰۰تا۱/۵۰۰۰۰ میلی لیتر است دیدن هر باکتری در hpf برابر ۲۰۰۰۰تا ۵۰۰۰۰ باکتری در هر میلی لیتر است و دیدن ۵ باکتری برابر ۱۰۰۰۰۰ کلونی در کشت ادرار است. باکتری های گرم منفی به صورت باسیل های گرم منفی، استرپتوکوک به صورت رشته ای از کوکسی گرم مثبت و استافیلوکوک به صورت دسته هایی از کوکسی گرم مثبت دیده می شود.

 

 

قارچ
شایع ترین قارچ سیستم ادراری کاندیدیاآلبیکنس است که حالت جوانه زدن (budding) hyphae دارند. بیشتر در دیابت شیرین دیده می شوند و در خانم ها با عفونت واژینال مونولیایی نیز به صورت آلودگی ادرار موجود است.

 

 

 

پارازیت ها

تریکوموناس واژینالیس یک عامل شایع واژینیت در خانم ها است که گاهی در یورترای مردان نیز دیده می شود، این پارازیت به شکل سلول بزرگ با فلاژلی با حرکات تند دیده می شود.

 

 

 

تفسیر آزمایش خون

 

توضیحات: VLDL :

مخفف و مختصر شده VERY LOW DENSITY LIPOPROTEIN است که از دسته خانواده لیپوپروتین ها محسوب میشود (شیلومیکرون –HDL- LDL) . شیلومیکرون چربی های غذایی را در خون حمل و نقل میکند درحالی که VLDL چربی های داخلی مخصوصا کلسترول را .

 

CHYLOMICRONES :

شیلومیکرون ذراتی است حاوی پروتئین و چربی که در واقع چربی های غذایی را از روده به کبد و عضلات و قلب منتقل میکند و عمدتا حاوی تریگلیسرید میباشند

 

BILIRUBIN :

ماده ای است که از کاتابولیسم هم HEME زنجیره گلوبین به وجود میاید . چنانچه این ماده در خون زیاد شود یرقان یا زردی به وجود میاید. یرقان میتواند به چند علت به وجود آید یا ناشی از همولیز شدید گلبولهای سرخ باشد – یا ناشی از نقص های انزیمهای کبدی باشد – و یا ناشی از انسداد باشد.

 

HBA1C :

در گلبولهای سرخ انواع مختلفی از هموگلوبین ها وجود دارد که بیشترین غلظت را در افراد بالغ هموگلوبین نوع A تشکیل میدهد اما مقدار کمی از این نوع توسط کربوهیدراتها گلیکوزیله میشود که به آن HBA1C میگویند این نوع از هموگلوبین در افراد دیابتیک غلظت بیشتری دارد و در واقع نشان دهنده میزان قند خون این افراد طی دو سه ماه گذشته میباشد.

 

RETIC:

مخفف و مختصر شده reticolocyte است که از دسته سلول های سرخ خون بحساب میاید . بدلیل نابالغ بودن در رنگ امیزی حیاتی شبکه هایی از رشته های ریبوزومی در آن مشاهده میشود . این سلول ها از نظر اندازه بزرگ هستند. حضور این سلولها درخون رابطه مستقیم با فعالیت خونسازی مغز استخوان دارد. تعیین درصد این سلو لها درخون جهت براورد میزان خونسازی موثر است.

PBS: مخفف و مختصر شده برای peripheral blood smear می باشد که منظور از آن مشاهده اسمیر خون محیطی است . و گزارش اشکال غیر طبیعی و اندازه های غیر طبیعی از گلبولهای سرخ خون محیطی است.

Diff: مخفف و مختصر شده differential است که منظور از آن تعیین درصد گلبولهای سفید خون بصورت چشمی است .در این ازمایش تعداد ۱۰۰ تا ۲۰۰ عدد گلبول سفید بطور چشمی شمارش میشود و در صد عدد انواع مختلف سلول های سفید خون گزارش میگردد.عمدتا در عفونتهای میکروبی نوتروفیل ها درصد بالایی پیدا میکنند و در عفونتهای ویروسی عمدتا درصد لنفوسیتها افزایش پیدا میکند.

G6PD: مخفف و مختصر شده برای glucose 6 phosphate dehydrogenase است که یک نوع انزیم درونسلولی است که در گلبولهای سرخ هم یافت میشود این انزیم در گلبولهای سرخ یک انزیم کلیدی جهت حفظ غشای گلبولهای سرخ محسوب میشود چنانچه این انزیم کمبود و یا نایاب باشد همولیز گلبولهای سرخ خود بخود رخ میدهد و فرد دچار انمی ناشی از همولیز خواهد شد.

BUN: مخفف و مختصر شده BLOOD UREA NITROGEN است سنجش این پارامتر سرمی برای ارزیابی عملکرد کلیه بسیار مفید است . اوره یک محصول فرعی است که از متابولیسم پروتئین ها در کبد تولید می شود و در واقع ضایعات ناشی از مصرف پروتئین ها بصورت اوره از کلیه ها دفع میگردد بنابراین شاخص خوبی جهت بررسی عملکرد کلیه میباشد.

Cr: مخفف و مختصر شده CREATININE است این جسم آلی در بدن از ماده ای به نام کراتین فسفات حاصل میشود که در عضلات تولید میگردد . مقدار این جسم در بدن افراد مختلف بستگی متناسب با توده عضلانی فرد دارد مثلا در نوزادان کمتر و در مردان بالغ با توده عضلانی زیاد بیشتر. از این تست به کمک تست BUN جهت عملکرد کلیه استفاده میشود.

AST : مخفف و مختصر شده ASPARTATAE TRANSAMINASE است . که یک آنزیم بوده و در بدن در بافتهای مختلف وجود دارد به عنوان مثال این انزیم در کید – قلب – گلبولهای سرخ و .. وجود دارد. بالا بودن این انزیم در مقادیر غیر طبیعی نشانگر حضور بیماری در فرد است مانند همولیز درون عروقی – آسیبهای کبدی ناشی از هپاتیت و یا کبد چرب – آسیبهای قلبی.

ALT: مخفف و مختصر شده ALANINE TRANSAMINASE است همانند AST یک انزیم محسوب میشود که در همان بافتهایی که AST وجود داد این انزیم نیز حضور دارد و مقادیر بالا ی این انزیم مرتبط است با همان بیماری های که در مورد AST بیان شد.

PRO : مخفف و مختصر شده PROTEIN است . این تست جهت اندازه گیری کل پروتئین های سرمی بکارگرفته میشود . از آنجایی که در سرم تعداد متنوعی پروتئین وجود دارد و هر کدام مرتبط با بیمارهای خاصی است لذا جهت تعیین نوع پروتئین مذکور میبایست تست دیگری به نام پروتئین الکتروفورز انجام گردد تا مشخص گردد که افزایش یا کاهش مربوط به کدام نوع پروتئین سرمی است.

MCH : مخفف و مختصر شده MEAN CORPOSCULAR OF HEMOGLOBIN است و بیانگر میزان متوسط هموگلوبین در هر سلول است.براساس واحد پیکوگرم بیان میشود.

MCHC : مخفف و مختصرشده برای MEAN CORPOSCULAR HEMOGLOBIN CONCENTRATION است و بیانگر میزان غلظت متوسط هموگلوبین در سلول قرمز است. این اندکس گلبول سرخ با میزان رنگدانه هموگلوبین مرتبط است و به اصطلاح گلبول سرخ را هایپرکروم و یا هیپوکروم می گویند.

RDW: مخفف و مختصر شده برای RED BLOOD CELL DITRIBUTION WIDTH است . اندازه این عبارت نشاندهنده میزان یکنواختی و یا عدم یکنواختی اندازه گلبولهای سرخ خون است. که هر چه این عدد کمتر باشد به معنی آنست که گلبولهای سرخ خون یکدست تر است از نظر اندازه و برعکس اگر این عدد بزرگتر باشد نشانه عدم یک دست بودن گلبولهای سرخ خون است و مرتبط با بعضی بیماری ها ست. برای شک به آنیزوسایتوزیس و پویکیلوسایتوزیس می توانید به سراغ این اندکس گلبول سرخ بروید.

Lym : مخفف و مختصر شده برای کلمه LYMPHOCYTE است که از نظر تعداد از گلبولهای سفید مهم خون میباشد و کاهش یا افزایش در میزان این سلول خونی هم مرتبط با بیماری های غالبا ویروسی است اگرچه با بیماری های دیگری نیز مرتبط است.

NEU: مخفف و مختصر شده برای کلمه NEUTROPHIL است که از دیگر گلبولهای سفید مهم خون است و افزایش و کاهش در تعداد آن مرتبط با بیماری های غالبا عفونی و باکتریایی می باشد اگرچه با بیماریهای دیگری نیز ارتباط دارد.

CBC : مخفف CELL BLOOD COUNT است و اشاره به شمارش و اندازه گیری تمام مقادیر قابل اندازه گیری و قابل محاسبه خون دارد . که شاملWBC – RBC – HCT-HGB-PLT-MCH-MCV-MCHC-MPV-RDW-……. دارد.

WBC: مخفف WHITE BLOOD CELL است و اشاره به تعداد و شمارش سلولهای سفید خون دارد که شامل نوتروفیل – منوسیت – لنفوسیت – بازوفیل – ائوزینوفیل می شود.

RBC: مخفف RED BLOOD CELL است و منظور از آن تعداد گلبولهای قرمز خون می باشد.

HGB: مخفف HEMOGLOBIN است و منظور از آن میزان رنگدانه خون انسان است که مقدار آن در خون نشاندهنده کم خونی یا پرخونی و یا طبیعی بودن خون فرد است .

PLT: مخفف PLATELET بوده و به تعداد سلول هایی به نام پلاکت در خون اشاره دارد. این سلول های در انعقاد خون نقش دارند. و تعداد آنها مرتبط با بیماریهای انعقادی خون می باشد.

HCT : مخفف HEMATOCRIT می باشد و بیانگر نسبت حجم سلولی خون و بخش مایع خون می باشد.

MCV : مخفف MEAN CORPOSCULAR VOLUME است و به میانگین حجم گلبولهای سرخ خون اشاره دارد.

 

 

 

برگه آزمایش کامل ادرار شامل اطلاعاتی است که هر کدام را به اختصار توضیح می دهیم :

Colour : دامنه تغییرات رنگ ادرار گسترده بوده و عمدتا وابسته به غلظتش میباشد .رنگ ادرار از زرد کمرنگ ( Light yellow ) تا کهربایی تیره ( Dark yellow ) متغیر است. بسیاری از داروها و مواد غذایی میتوانند رنگ ادرار را تغییردهند.اما برخی رنگهامثل قرمز(در هماچوری یا پورفیرینوری ) ، سیاه ( مثلا در آلکاپتونوری )،نارنجی ( بیلیروبینوری ) ، سفید ( چرک فراوان ) و یا آبی تا سبز ( عفونت سودومونایی ) ممکن است مهم باشند و با پیگیری دلیل آنها میتوان به تشخیصهای مهمی دست یافت .
Appearance ( ظاهر ادرار ) : ادرار نرمال معمولا شفاف است اما ممکن است به واسطه رسوب فسفاتها یا اوراتها، کدر((Turbid یا نیمه کدر( semiturbid ) گردد. حضور گلبولهای سفید یا قرمز، اپی تلیالها و باکتریها نیز در میزان خاصی میتوانند ادرار را کدر یا نیمه کدر کنند . موکوس نیز میتواند نمای مه آلود ( cloudy) به ادرار بدهد.

وزن مخصوص ( specific gravity ) : شاخص غلظت مواد محلول در ادرار است که برای سنجش قدرت تغلیظ و رقیق کردن کلیه ها به منظور حفظ و بقای هموستاز به کارمیرود. حدود طبیعی آن برای ادرار راندوم ۰۰۳/۱تا ۰۳۵/۱و برای ادرار ۲۴ساعته ۰۱۵/۱ تا ۰۲۵/۱است و چون یک نسبت است واحد هم ندارد.SG ادرار درطول شبانه روز متغیر است ( به دلیل متغیر بودن نوع غذا و میزان مصرف مایعات در طول روز ) ، لذا SG ادرار راندوم خیلی مفید نیست و بررسی SG ادرار ۲۴ ساعته پیشنهاد می شود.در هیدراتاسیون شدید و دیابت بیمزه SG کاهش و در دیابت قندی ، دهیدراتاسیون و اکلامپسی SG افزایش می یابد.

PH: بین ۸-۶/۴ متغیر بوده و معمولا حدود ۶ و کمی اسیدی است. برای پزشک این مهم است که PH ادرار را با اطلاعات دیگر ارتباط دهد .مثلا در اسیدوز توبولار کلیوی بر خلاف اسیدوز سیستمیک PHادرار بیش از ۶ خواهد ماند چون توبولهای کلیه قادر به ترشح کافی یون H+ نیستند .

Protein : حضور مقادیر زیاد پروتئین در ادرار میتواند یک علامت مهم بیماریهای کلیوی باشد.اما در شرایط فیزیولوژیک وبدون بیماری مثل ورزش و تب هم دفع پروتئین در ادرار افزایش می یابد. دو مکانیسم اصلی که سبب پروتئینوری می شوند :a) صدمه گلومرولی و b) اختلال در عمل بازجذب توبولها میباشند.پروتئینوری شدید،متوسط و خفیف همگی در ارزیابی بیماری کلیوی از اهمیت ویژه ای برخوردارند (مثلا درگلومرولونفریت،شدید در پره اکلامپسی،متوسط و در پیلونفریت نوع خفیف قابل مشاهده است ).
Glucose : گلوکوزوری بطور معمول وقتی دیده میشود که میزان گلوکز خون از حد آستانه کلیوی بیشتر باشد (>180mg/dl) .هرچند گاهی بطور طبیعی آستانه کلیوی برخی افراد پایین تر از این هم میباشد.دیابت شیرین، تزریق سرمهای قندی ومصرف یکباره و زیاد کربوهیدراتها ( گلوکوزوری گذرا) از دلایل گلوکوزوری هستند.

KetonAceton : اجسام کتونی درطی کاتابولیسم اسیدهای چرب ایجاد میشوند.کتونوری به دنبال کتوزیس(افزایش کتونها در خون) حادث میشود.وقتی شخص دچار کمبود مصرف قندها وکربوهیدراتها (مثل روزه داری طولانی) یا دفع کربوهیدراتها از بدن وی افزایش می یابد(مثلا در اسهال و استفراغهای شدید) یا سلولها قادر به دریافت و مصرف کربوهیدرات نیستند(مثلا دیابت)، کتونها بدلیل مصرف چربیها و سوخت ناقص آنها، در خون و ادرار افزایش می یابند.
Blood : هماچوری، وجود خون درادرار است. گلبولهای قرمز می توانند در شرایط فیزیولوژیک (مثل ورزش سنگین، تب و عادت ماهانه) و یا پاتولوژیک(مثل التهاب حاد مثانه، تروما، زخمها، عفونتها، سرطانهای کلیه یا مثانه، ضربه به کلیه ، انفارکتوس و گلومرولونفریت) در ادرار ظاهر شوند.

Hemoglubin : هموگلوبینوری، حضور هموگلوبین درادرار بدون حضور RBC میباشد.اگر به هر دلیلی همولیز داخل عروقی در بیمار رخ دهد ( مثل آنمی همولیتیک دارویی، انگل مالاریا، ترانسفوزیون خونناسازگار، سوختگیهای شدید، ورزشهای شدید مثل قدم روهای نظامیان روی سنگفرشها، مارگزیدگی و…) هموگلوبین ِخارج شده از RBCها از کلیه ها عبور کرده، وارد ادرار می شود.البته اگر درهماچوری، ادرار قلیایی باشد یا SG آن پایین باشد(زیر ۱٫۰۰۷) RBC ها ممکن است در ادرار لیز شده و هموگلوبین آنها در ادرار آزاد میشود.

Bilirubin & Urobilinogen: بیلی روبین کونژوگه(مستقیم) به دلیل محلول بودن در آب میتواند از سد کلیه ها عبور کرده وارد ادرار شود( نوع غیرکونژوگه در آب نامحلول است) لذادربیماریهایی که میزان بیلیروبین کونژوگه افزایش می یابد (مثل انسداد مجاری صفراوی) بیلی روبین در ادرارافزایش می یابد(دقت کنید که درنوزادان با بیلیروبین بالا، بیلیروبینوری نداریم).در روده، بیلیروبین به ترکیبی به نام اوروبیلینوژن تبدیل میشود که از طریق مدفوع دفع میگردد. ۱۰تا ۱۵درصد اوروبیلینوژن ِمدفوع ، به خون بازجذب شده و از طریق ادرار دفع میگردد.اگر به هر دلیلی انسدادی در مسیر بیلی روبین از کبد به صفرا یا از صفرا به روده رخ دهد (مثل سرطان یا سنگها) بیلیروبین وارد مدفوع نشده،اوروبیلینوژنی هم تولید نمیشود؛ لذا اوروبیلینوژن ِ ادرار منفی میشود.اما اگر ساخت بیلیروبین افزایش یابد و به مدفوع راه یابد(مثل یرقان همولیتیک یا هپاتیت)اوروبیلینوژن ادرار نیز افزایش خواهد یافت.

Nitrit: اگر در ادرار، باکتری به میزان متوسط و بیشتر حضور داشته باشد و آن باکتری از احیاکنندگان نیترات به نیتریت باشد ،نیتریت ادرار مثبت خواهد شد.

WBC: گلبولهای سفید می توانند از هر جایی (بین گلومرول تا میزراه) به ادرار راه یابند . حداکثرمیزان نرمال لوکوسیتها در ادرار ۲ عدد در هر فیلد میکروسکوپی میتواند باشد.افزایش لوکوسیتهای ادرار وابسته به یک پروسه التهابی در مجاری ادرار(مثل عفونتها، نفریتها، آزردگیهای مثانه، میزنای و یا پیشابراه) و یا مجاورت آن(مثل آپاندیسیت یا پانکراتیت) میباشد.وجود سیلندرهای (cast) گلبول سفید میتوانند شاهدی بر کلیوی بودن منشأ WBCهای ادرار باشند.در یک ادرار قلیایی و هیپوتونیک میزان WBCادرار درعرض یک ساعت، ۵۰درصد کاهش می یابد(اهمیت ارسال به موقع و انجام به موقع آزمایش U/A).تجمع لوکوسیتی(WBC clamp) قویاً مطرح کننده عفونتهای حاد و یا التهاب مثانه یا میزراه است.

RBC: گلبولهای قرمز می توانند از هر جایی (بین گلومرول تا میزراه) به ادرار راه یابند.بطور نرمال گلبول قرمز در ادرار یافت نمیشودهرچند وجود ۱تا۲ گلبول سرخ در هر فیلد میکروسکوپی معمولا غیرطبیعی نیست.در سنگهای ادراری ، عفونتهای شدید، سرطانها و نیز عادت ماهیانه، RBCها در ادرار ظاهر میشوند.

Epithelial cells***: انواع مختلف سلولهای اپیتلیال(سلولهای توبولار کلیوی، ترانزیشنال و اسکواموس)در ادرار قابل مشاهده اند.افتراق بین این سلولها بسیار مشکل است اما مهمترین ِ آنها سلولهای توبولار کلیوی هستند که ازدیاد آنها در ادرار می تواند آسیب به کلیه و لگنچه را مطرح سازد . کلاً حضور تعداد اندکی سلول اپی تلیال (بخصوص پوششی و ترانزیشنال) درحد ۴-۳ عدد در هر فیلد میکروسکوپی نرمال است و افزایش قابل توجه آنها میتواند نشان از التهاب ناحیه ای از دستگاه ادراری باشد.

Mucus: رشته های موکوس که به شکل رشته هایی دراز و موجدارو یا توده ای در ادرار قابل مشاهده اند،به میزان کم در ادرار طبیعی بوده ولی مقادیر زیاد آن در التهابات و دستکاریهای دستگاه ادراری دیده میشوند.

Bacteria: بطور طبیعی ادرار ِ کلیه ها و مثانه عاری از باکتری بوده ولی امکان دارد آلودگی با باکتریهای موجود در پیشابراه یا واژن یا سایر منابع خارجی اتفاق بیافتد. حضور مقدار بالای باکتری در ادرار بخصوص در حضور تعداد قابل توجه WBCدر ادرار مؤید حضور یک عفونت ادراری است.

Cast (سیلندرها): سیلندرها در مجاری لوله های کلیوی شکل میگیرند و بدلیل اینکه در مجراها بشکل قالب لوله ها در می آیند به این نام (سیلندر= استوانه) خوانده میشوند . مجاری کلیوی، موکوپروتئینی به نام تام هورسفال ترشح میکنند که ماده بنیادی سیلندرهاست.درصورت توقف ادرار (کاهش چشمگیر در جریان ادرار) یا غلظت بالای مواد حل شده و وجود محتویات پروتئینی در ادرار،کَستها میتوانند در لوله های دیستال و مجاری جمع کننده ادرار شکل بگیرند.سیلندرها همیشه منشأ کلیوی دارند و معرفهای بسیار مهم بیماریهای کلیوی هستند و بر اساس ظاهر و محتویات سلولی که در درونشان قرار میگیرند طبقه بندی میشوند(مثلا Leukocyte cast و یا Granular cast ویاCrystalin cast و … ). به سیلندری که هیچ محتویات سلولی یا غیرسلولی ندارد Hyalin(شفاف) گویند که میتواند در ادرارهای نرمال به میزان بسیار کمی دیده شود.در انواع نفریتها وآسیبهای کلیوی و نیز در پره -اکلامپسی Castها در ادرار ظاهر میشوند و معمولا پروتئین چنین ادرارهایی مثبت است.

Crystal: کریستالهای ادرار معمولا در ادرار تازه دیده نمی شوند ولی پس از مدتی ماندن در آزمایشگاه قابل مشاهده میشوند.بدین معناکه اگر ادرار با یک ترکیب خاص قابل کریستالیزاسیون اشباع شده باشد یا خواص حلالیتی آنها تغییر نماید تشکیل میشوند.در برخی موارد این کریستالها در کلیه یا مجاری ادراری شکل میگیرند( منجر به تشکیل سنگها). معمولا اغلب کریستالهای ادراری قابل اهمیت نیستند ( مثل کلسیم اگزالات، انواع اورات و فسفات ،اسید اوریک و… که الزاماً دلیل بر یک بیماری خاص نبوده ولی می توانند در برخی بیماریها افزایش یابند.اما کریستالهایی چون تیروزین ،لوسین ،سیستئین و سولفانامیدها مهم و شاخص مهمی در بیماریهای کبدی، سیستینوز و ایجاد صدمات کلیوی می باشند.

 

FBS قند خون ناشتا

PKU اسید فنیل پیروویک در ادرار

Urine بطور کلی آزمایشات مربوط به ادرار هستند که البته بنا به درخواست همراه یک مورد دیگر ممکنه آمده باشد مثلا Urine Homocystine

2hpp مقدار گلوکز دوساعت بعد از صبحانه

Urea اوره خون و یا ادرار

BUN Blood urea nitrogen نیتروژن اوره ( آنزیم کلیوی )

U.A اوریک اسید خون یا ادرار

T.G تری گلیسرید

HDL لیپوپرتئین با دانسیته بالا

LDL لیپو پرتیئن با دانسیته پایین . کلسترول بد

NA اندازه گیری سدیم خون یا ادرار

K اندازه گیری پتاسیم

Ca اندازه گیری کلسیم ( fe و li و بقیه عناصر هم به همین ترتیب هستند )

RBC گلبولهای قرمز

WBC گلبولهای سفید خون

TIBC اندازگیری ظرفیت اتصال آهن

SGOT آنزیم کبدی – اسپارتات آمینوترانسفراز-سرم گلوتامیک اگزالواستیک ترانس آمیناز

SGPT آنزیم کبدی – آلانین آمینوترنسفراز گلوتامیک-پیروویک ترانس آمیناز

ALP آنزیم کبدی – الکالن فسفاتاز قلیایی (ALP) الکالین

ACP اسید فسفاتاز

تیروتوپین TSH , تیری یدو تیروئین T3 , تیروکسین T4 هورمون های تیروئید

OB خون مخفی در مدفوع

Stool/E وجود انگل در مدفوع

SEMEN آزمایش اسپرم . اسپرموگرام

PCT تست بعد از مقاربت

FSH آزمایشات هورمونی فولیکول استیمولیتینگ

LH آزمایشات هورمونی لوتئیزین

T تستوسترون

PTH پارا تیروئید

Beta – HCG آزمایش خون بارداری

PSA آزمایشات پروستات

C.B.C آزمایشات روتین خون شامل هموگلوبین-Hb هماتوکریت-Hct شمارش گلبول قرمز و سفید و پلاکت-شمارش اریتروسیت-شمارش ترومبوسیت-اندیسهای سلولی- دیفرانسیاسیون



سه شنبه 1 بهمن 1392برچسب:, :: 12:41 ::  نويسنده : amir angel



سه شنبه 1 بهمن 1387برچسب:, :: 12:19 ::  نويسنده : amir angel
سلام به دوستان گلی که لطف کردن و به وبلاگ حقیر ما هم یه سر زدن امیدوارم که خوشتون بیاد و کپی پیست هاتون رو با خیال راحت انجام دهید .خواهشمندم که لطفا نظرات خود را با در میان بگزارید

سه شنبه 1 بهمن 1398برچسب:, :: 12:5 ::  نويسنده : amir angel

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد